پاورپوینت درس دهم فارسی پایه یازدهم بانگ جَرَس (pptx) 24 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 24 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
پاورپوینت درس
دهم
فارسی
پایه
یازدهم
بانگ
جَرَس
1- وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم
دل
بر عبور از سدِّ خار و خاره بندیم
معنای بیت
زمان آن است که توشه سفرمان را بر روی اسبهایمان ببندیم؛ آماده سفر شویم و با دشواری ها روباروی گردیدم.
معنای لغات
برگ: توشه و هر چیز مورد نیاز؛ مایحتاج و آذوقه / باره: اسب / بستن: سفت کردن (بن ماضی: بست؛ بن مضارع: بند) / سد: بند (هم آوا؛ صد: صفت شمارشی) / خار: (هم آوا خوار: فرومایه) / خاره: سنگ خارا،
آرایه ها
مثنوی / وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع(رشته انسانی) / برگ سفر بستن: کنایه از آماده سفر شدن / سدّ خار و خاره: اضافه تشبیهی
2- از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ
از جرس برخاست وایِ من خموشم
معنای بیت
از هر طرف فریاد سفر به گوشم میآید. صدای زنگ کاروان برخاسته است؛ وایِ بر من که ساکتم و هنوز راه نیفتاده ام.
معنای لغات
طرف، جهت، کنار/ بانگ: آواز، فریاد / رحیل: از جایی به جای دیگر رفتن، کوچ کردن، سفر کردن/ جرس: زنگ / برخاست: بلند شد
پیام
تشویق به سفر و مبارزه
پیام
تشویق به سفر و مبارزه
آرایه ها
بانگ از جرس برخاست: کنایه از کاروان آماده سفر شد / گوشم، خموشم: جناسواره / واژه آرایی: بانگ / واج آرایی: «ا»
3- دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا
در رکاب راهوارِ خویش دارند
معنای بیت
مردان دلیر و بخشنده قصد سفر دارند. پای خود را در رکاب اسب خویش نهاده اند و آماده کوچ اند.
معنای لغات
دریادل: بخشنده، دلیر / رکاب: حلقهای فلزی که در دو طرف زین اسب آویخته میشود و سوار پا در آن میگذارد./ راهوار: آنچه با شتاب اما نرم و روان حرکت میکند؛ خوش حرکت و تندرو
آرایه ها
دریادل: تشبیه (دلی مانند دریا)/ «راه سفر در پیش داشتن» و «پا در رکاب داشتن»: کنایه از آماده حرکت شدن / پیش، خویش: جناسواره
4- گاه سفر آمد برادر، ره دراز است
پروا
مکن، بشتاب، همّت چاره ساز است
معنای بیت
زمان سفر شد، ای برادر، راه سفر دراز است. از چیزی نترس، بشتاب، همّت بلند تو چاره این راه دشوار و دراز است.
معنای لغات
گاه: زمان / ره: راه / پروا کردن: ترسیدن / شتافتن: عجله کردن (بن ماضی: شتافت؛ بن مضارع: شتاب) / همّت: اراده و عزم نیرومند
پیام
تشویق به کوچ و مبارزه
پیام
تشویق به سفر و درازی راه
آرایه ها
است: ردیف، واژه آرایی / واج آرایی: «ا»
5- گاه سفر شد باره بر دامن برانیم
تا بوسه گاهِ وادی ایمَن برانیم
معنای بیت
زمان سفر رسیده است. باید حرکت کنیم و خودمان را به وادی ایمن که جایی مقدس است برسانیم.
معنای لغات
باره: اسب / دامن: دامنه کوه / بوسه گاه: مکان بوسه / وادی: سرزمین / وادی ایمَن: جایی در فلسطین که به حضرت موسی وحی رسید
آرایه ها
باره بر جایی راندن: کنایه از به آنجا رفتن / تلمیح به داستان حضرت موسا / بوسه گاه: کنایه از جای مقدس / برانیم: ردیف، واژه آرایی
6- وادی پر از فرعونیان و قِبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
معنای بیت
سرزمین ایمن پر از پیروان و دستیاران فرعون است. موسا راهبر است و در راه به نیل پرخطر رسیده ایم.
معنای لغات
وادی: سرزمین / قبطیان: پیروان و دستیاران فرعون / جلودار: پیشرو / اندر: در
پیام
تشویق به سفر به آستانه های مقدس
پیام
هشدار به وجود دشمنان و خطر
آرایه ها
تلمیح به داستان حضرت موسا / فرعونیان و قبطیان: استعاره از اشغالگران / موسی: استعاره از رهبر / نیل: استعاره از دشواری ها
7- تنگ است ما را خانه تنگ است ای برادر
بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر
معنای بیت
ای برادر، امروز ماندن در میهن برای ما مناسب نیست. برای ما ننگ است که بیگانه سرزمین ما، فلسطین را بگیرد.
معنای لغات
ای برادر: حرف ندا و منادا، شبه جمله / را: حرف اضافه به معنای «برای»
آرایه ها
واژه آرایی: تنگ، ای برادر، است / خانه: استعاره از میهن / تنگ، ننگ: جناس / خانه تنگ است: کنایه از اینکه جای مناسبی برای ما نیست / واج آرایی: «گ»
8- فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید
تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید
معنای بیت
از خداوند فرمان رسیده است که فلسطین را از دشمن بگیریم و نگذاریم اهریمن بر این سرزمین فرمان براند.
معنای لغات
خانه: منزل / اهریمن: شیطان؛ منظور اشغالگران است
پیام
تشویق به پیکار با دشمنان
پیام
تشویق به پیکار با دشمنان
آرایه ها
استعاره از فلسطین / تخت و نگین: مجاز از فرمانروایی / نگین: مجاز از انگشتر / تلمیح به داستان حضرت سلیمان / دست: مجاز از تحت اختیار
9- یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد
ای یاوران باید ولی را یاوری کرد
معنای بیت
رهبر قصد کشتن اشغالگران را دارد. ای دوستان، باید ولی خدا را پشتیبانی کنیم.
معنای لغات
کلیم: سخنگو، لقب حضرت موسا / آهنگ کردن: قصد کردن / سامری: منسوب به سامره، مردی که در نبود موسا مردم را گمراه کرد / ولی: دارندۀ بالاترین مقام در دین پس از پیغمبر
آرایه ها
تلمیح به داستان حضرت موسا و سامری / کلیم: استعاره از رهبر / سامری: استعاره از اشغالگران
10- حُکمِ جلودار است بر هامون بتازید
هامون اگر دریا شود از خون، بتازید
معنای بیت
فرمان رهبر است که به دشمنان حمله کنیم. اگر خون همه دشت را بگیرد و گروهی کشته شوند، نترسید و باز هم به دشمنان یورش برید.
معنای لغات
حکم: فرمان / جلودار: پیشرو / هامون: دشت / تاختن بر: حمله کردن
پیام
کمک به رهبر و ولی امر
پیام
فرمان رهبر به پیکار با دشمنان
آرایه ها
هامون اگر ... شود: تشبیه / هامون اگر از خون دریا شود: کنایه از اینکه خیلی ها کشته شوند / اغراق / واژه آرایی: هامون، بتازید
11- فرض است فرمان بردن از حکمِ جلودار
گر تیغ بارد، گو ببارد، نیست دشوار
معنای بیت
واجب است که از رهبر فرمان ببریم. اگر جنگ، بسیار خطرآفرین و مرگ بار باشد ما باکی نداریم.
معنای لغات
فرض: واجب گردانیدن، آنچه انجام آن بر عهدۀ کسی نهاده شده باشد، لازم، ضروری؛ سفر: مسافرت (شبه هم آوا؛ فرز: چابک) / فرمان بردن: اطاعت کردن / حکم: فرمان / جلودار: پیشرو، رهبر / گر: اگر
آرایه ها
واژه آرایی: بارد / تیغ باریدن: استعاره پنهان، کنایه از شدت جنگ و مرگ / واج آرایی: «د»
12- جانان من برخیز و آهنگ سفر کن
گر تیغ بارد، گو ببارد، جان سپر کن
معنای بیت
ای دوست، بلند شو و قصد سفر داشته باش. اگر در این راه جانت در خطر باشد، باکی نیست. جانت را فدا کن.
معنای لغات
جانان: دوست، یار / آهنگ کردن: قصد کردن
پیام
وجوب اطاعت از رهبر
پیام
تشویق به جان فشانی
آرایه ها
تیغ باریدن: استعاره پنهان، کنایه از شدت جنگ و مرگ / جان سپر کردن: کنایه از جان فشانی / سفر، سپر: جناسواره، جناس ندارد
13- جانان من برخیز بر جولان برانیم
زان
جا به جولان تا خط لبنان برانیم
معنای بیت
ای یار من، بلند شو تا به سوی سوریه برویم و از آنجا با تاخت و تاز راهی جنوب لبنان شویم.
معنای لغات
راندن: راه بردن و واداشتن به حرکت (بن ماضی: راند؛ بن مضارع: ران) / «جولان» نخست: سرزمینی در سوریه
آرایه ها
جناس: جولان (1- سرزمینی در سوریه، 2- تاخت و تاز)
14- آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد
آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد
معنای بیت
سرزمینی که هر سویش شهیدی آرمیده است و مردمش یکسره غمگین و دردمندند.
معنای لغات
آنجا: منظور لبنان است / صد: (هم آوا؛ سد: بند) / خفته: خوابیده / کوی: محله، برزن / نهفته: پنهان
پیام
تشویق به پیکار با اشغالگران
پیام
رنج و درد مردم لبنان
آرایه ها
صد: مجاز از بسیار / واژه آرایی: آنجا که هر / شهید خفته: تشبیه (شهیدان مانند انسانهای خفته اند) / کوی: مجاز از مردم کوی / اغراق
15- جانان من اندوه لبنان کُشت ما را
بشکست داغ دیرِ یاسین پشت ما را
معنای بیت
ای دوست، اندوه مردم لبنان تحمل ناپذیر است. تحمل داغ و درد مردم روستای دیر یاسین برای ما بسیار دشوار است.
معنای لغات
جانان: یار، دوست / داغ: بسیار گرم / دیر یاسین: روستایی در فلسطین
آرایه ها
لبنان: مجاز از مردم لبنان / داغ: مجاز از درد و رنج / دیر یاسین: مجاز از مردم دیریاسین / ما را کشت؛ پشت ما را بشکست: کنایه از بسیار آزرد / کشت، پشت: جناس / واج آرایی: «ن»
16- باید به مژگان رُفت گَرد از طُور سینین
باید
به سینه رَفت زین جا تا فلسطین
معنای بیت
باید طور سینا را بزرگ بداریم و با مژگانمان گرد و غبارش را بروبیم. باید از اینجا تا فلسطین سینه خیز برویم.
معنای لغات
مژگان: مژه ها / رفت: رُفتن، زدودن، جارو کردن (بن ماضی: رفت؛ بن مضارع: روب) / گرد: غبار
پیام
همدردی با مردم لبنان
پیام
بزرگداشت فلسطین
آرایه ها
واژه آرایی: باید / با مژگان رفتن: کنایه از بزرگ داشتن / رُفت، رَفت: جناس ناهمسان / با سینه رفتن: سینه خیز رفتن، کنایه از بزرگ داشتن