پاورپوینت درس سوم فارسی پایه دهم پاسداری از حقیقت (pptx) 21 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 21 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
پاورپوینت درس
سوم
فارسی
پایه
دهم
پاسداری
از حقیقت
درختان
را دوست می دارم
/
که به احترام تو قیام کرده اند / و آب را / که مهر مادر توست
معنای نثر
هر چیزی که من را به یاد تو بیندازد دوست دارم.
معنای لغات و آرایه ها
مهر: مهریه، کاوین / مادر: منظور حضرت زهرا / تو: مرجع ضمیر امام حسین
قالب
: سپید / قیام درختان: جانبخشی / حسن تعلیل(علت روییدن درختان تو هستی) / اغراق /
خون تو شرف را سرخگون کرده است / شفق آینه دار نجابتت / و فلق محرابی که تو در آن / نماز صبح شهادت گزارده ای
معنای نثر
کشته شدن تو باعث سربلندی توست. تو همچون شامگاه و بامداد پاک و زیبایی و خونت مانند سرخی شفق و فلق زیباست.
معنای لغات و آرایه ها
آبرو، بزرگمنشی، بزرگواری / شفق: سرخی شامگاهی / نجابت: پاک منشی / آینه دار: کسی که آیینه را در پیش عروس یا هر کس دیگر نگه دارد تا خود را در آن ببیند، آرایشگر / فلق: فجر، سپیده صبح / محراب: قبله، جای ایستادن پیشنماز
خون
: مجاز از جان باختن، شهادت / سرخگون کرد: کنایه از این که اعتبار بخشید / شفق، فلق: تضاد / شفق آیینه دار: جانبخشی / گزاردن: ادا کردن، انجام دادن (بن ماضی: گزارد، بن مضارع: گزار) (هم آوا؛ گذاشتن: نهادن)
در فکر آن گودالم / که خون تو را مکیده است / هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم / در حضیض هم می توان عزیز بود / از گودال بپرس
معنای نثر
هر چیزی که به تو بازخوانده شود، ارزشمند می گردد همانند گودال بی ارزشی که با شهادت تو درآن ارزشمند گردید.
معنای لغات و آرایه ها
رفیع
: بلند، مرتفع / حضیض: فرود، جای پست در زمین یا پایین کوه
گودال
خون .. مکیده: جانبخشی / تلمیح به داستان جان باختن امام حسین / هیچ گودالی … رفیع …: متناقض نما / تلمیح به
شَرَفُ
المَکانِ
باِلمَکینِ
(ارزش هر جای و جایگاهی به کسی است که در آن قرار گرفته است.)/ رفیع، حضیض: تناقض / از گودال بپرس: جانبخشی
شمشیری که بر گلوی تو آمد / هر چیز و همه چیز را در کاینات / به دو پاره کرد: / هر چه در سوی تو حسینی
شد
دیگر سو یزیدی… / آه، ای مرگ تو معیار!
معنای نثر
تو معیار حق و باطلی. هر کس سوی تو باشد، حق و سوی دیگر باطل خواهد گشت.
معنای لغات و آرایه ها
کاینات: همه هستی / قلمرو ادبی: شمشیری … آمد: کنایه از گلوی تو را برید و شهید کرد / حسینی، یزیدی: تضاد / واژه آرایی: هر، چیز / تلمیح به داستان جان باختن امام حسین
مرگت چنان زندگی را به سخره گرفت / و آن را بی قدر کرد / که مردنی چنان / غبطه بزرگ زندگان شد
معنای نثر
مرگ تو ارزشمندتر از زندگانی است؛ این رو زندگان به مرگ تو رشک می ورزند و دوست دارند همانند تو جان ببازند.
معنای لغات و آرایه ها
سخره: مسخره کردن، ریشخند/ بی قدر: بی ارزش / غبطه: رشک بردن، حال و روز کسی را آرزو داشتن بی آنکه خواهان زوال او باشیم.
مرگ
، زندگی: تضاد / مرگت … به سخره گرفت: جانبخشی
خونت / با خون بهایت حقیقت / در یک تراز
ایستاد
و عزمت ضامن دوام جهان شد /
که
جهان با دروغ می
باشد
/ و خون تو امضای
راستی
است
معنای نثر
خون تو عین حقیقت است و هر دو هم ارزش اند
.
اراده تو برای شهید شدن باعث شد جهان از تباهی رهایی یابد؛ زیرا بیشتر کشورداران به دروغ فرمان روایی کرده اند. جان باختن تو راستی را تثبیت کرد و از نابودی رهاند.
معنای لغات و آرایه ها
تراز: سطح/ عزم: اراده، قصد (هم آوا؛ عظم) / ضامن: ضمانت کننده، کفیل، به عهده گیرنده غرامت
خون
: مجاز از جان باختن / خونبها: دیه ، پولی که در ازای خون مقتول به بازماندگان او دهند / خونت … ایستاد: جانبخشی/خون: مجاز از جان باختن / امضا: مجاز از تأیید کننده
تو تنهاتر از شجاعت / در گوشه روشن وجدان تاریخ ایستاده ای / به پاسداری از حقیقت / و
صداقت
شیرین ترین لبخند / بر لبان اراده توست
معنای نثر
تو تنها کسی هستی که به تنهایی در درازنای تاریخ ایستاد و به نگهبانی از حقیقت و راستی پرداخت. دیگر تاریخ سازان همه در راه دروغ و کژی گام نهادند. عزم و اراده تو استوار و لبریز از شادابی است.
معنای لغات و آرایه ها
پاسداری: نگهبانی / صداقت:
راستی
تنهاتر
از شجاعت: جانبخشی / گوشه تاریخ: اضافه استعاری / وجدان تاریخ: اضافه
استعاری
شیرین ترین لبخند: حس آمیزی / لبان اراده: اضافه استعاری / لبخند، لب: تناسب
چندان تناوری و بلند / که هنگام تماشا / کلاه از سر کودک عقل می
افتد
بر تالابی از خون خویش / در گذرگه تاریخ ایستاده ای / با جامی از فرهنگ / و بشریت رهگذار را می آشامانی / -هر کس را که تشنه شهادت است.
معنای نثر
روح تو به اندازه ای بزرگ و بلندبالاست که خرد توان شناخت آن را ندارد. تو با شهادتت سبب شدی که مردم از نادانی برهند و از فرهنگ و دانش سیراب گردند.
معنای لغات و آرایه ها
تناور: تنومند، فربه، قوی جثه / تالاب: آبگیر، برکه
کودک
عقل: اضافه تشبیهی / کلاه از … میافتد: جانبخشی، کنایه از این که عقل توان شناخت تو را ندارد
.
گذرگه تاریخ: اضافه تشبیهی / جامی از فرهنگ: استعاره (فرهنگ مانند نوشیدنی است در جام تو)/ تشنه شهادت: اضافه استعاری / تشنه: کنایه از بسیار علاقه مند، خواستار / رهگذار: رهگذر، عبور کننده