صفحه محصول - پاورپوینت درس سوم فارسی پایه دوازدهم آزادی

پاورپوینت درس سوم فارسی پایه دوازدهم آزادی (pptx) 25 اسلاید

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 25 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

پاورپوینت درس سوم فارسی پایه دوازدهم آزادی 1- ناله مرغ اسیر این همه بهر وطن است مسلک مرغ گرفتار قفس همچو من است معنای بیت آواز خواندن پرنده اسیر (خود سراینده) برای میهنش است. روش مرغ در قفس افتاده نیز همانند من است. معنای لغات مرغ: پرنده ‌/ بهر: برای (همآوا← بحر: دریا) / وطن: میهن (قبل از مشروطه وطن به معنای زادگاه به کار می رفته است) / مسلک: روش، طریق / گرفتار قفس: زندانی / همچو: مانند آرایه ها قالب: غزل اجتماعی / وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (ویژه رشته انسانی) / ناله: منظور «خواندن و شعر گفتن» / مرغ: استعاره از خود سخنور / همچو من: تشبیه، جانبخشی / مرغ: واژه آرایی / مرغ، گرفتار، قفس، اسیر: تناسب / واج آرایی: نقش نمای اضافه، «م» پیام میهن دوستی آزادی 2- همّت از باد سحر می‌طلبم گر ببرد خبر از من به رفیقی که به طرف چمن است معنای بیت یاری و کمک از باد بامدادی می‌خواهم که پیام مرا به یارم که در باغ و بوستان آزادانه خوش می‌گذراند برساند تا برای آزادی من کاری انجام دهد. معنای لغات همّت: گرایشی نیرومند به پیشرفت و دستیابی به هدفهای والا(در اینجا کمک)، در اصطلاح تصوف عبارت است از توجه قلب با تمام قوای روحانی خود به جانب حق (1-عزم و اراده 2- دعای خیر، کمک) / طرف: کنار، کناره / به: در آرایه ها باد سحر: جانبخشی، استعاره، نماد پیام رسانی / واج آرایی «ب» / چمن، من: جناس افزایشی / چمن: مجاز از باغ و بوستان / به طرف چمن است: کنایه از این که آزاد است پیام درخواست کمک 3- فکری ای هموطنان در ره آزادی خویش بنمایید که هر کس نکند مثل من است معنای بیت ای هم میهنان برای آزادی خودتان کاری انجام دهید و گرنه شما نیز مانند من گرفتار و زندانی می‌شوید. معنای لغات حذف به قرینه لفظی: فکری در مصراع دوم آرایه ها فکری بنمایید: کنایه از کاری انجام دهید / مثل من: تشبیه پیام به دنبال آزادی بودن 4- خانه‌ای کاو شود از دست اجانب آباد ز اشک ویران کنش آن خانه که بیت الحزن است معنای بیت کشوری که با توانمندی و امکانات بیگانگان آباد شود باید آن کشور را با اشک مردم ویران کرد؛ زیرا آن کشور همانند ماتمکده است نه کشور. معنای لغات کاو: که او، مرجع ضمیر آن «خانه» / اجانب: ج اجنبی، بیگانه / از: با / بیت الحزن: خانه اندوه ، غمکده، ماتمکده / (آن خانه) بیت الحزن است: حذف به قرینه لفظی آرایه ها خانه: استعاره از کشور و میهن / دست: مجاز از توان و نیرو / با اشک ویران کردن: اغراق / تلمیح: اشاره به داستان حضرت یعقوب یا داستان حضرت زینب/ آباد، ویران: تضاد / بیت الحزن است: تشبیه فشرده یا رسا / واژه آرایی: خانه پیام قطع امید از بیگانگان 5- جامه‌ای کاو نشود غرقه به خون بهر وطن بدر آن جامه که ننگ تن و کم از کفن است معنای بیت بدنی که برای میهنش آغشته به خون نگردد و انسانی که برای کشورش جان فشانی نکند، آن را باید نابود کرد؛ زیرا باعث ننگ انسان است و کم ارزش تر از کفن. معنای لغات جامه: تن پوش / بهر: برای (همآوا← بحر: دریا) / بدر: پاره کن (بن ماضی: درید، بن مضارع: در) / که: زیراکه / ننگ: بی آبرویی، شرمندگی / کم: کمتر، کم ارزش تر آرایه ها جامه: مجاز از تن / غرقه به خون: آغشته به خون، استعاره، کنایه از جان فشانی / بدر آن جامه: کنایه از نابود کن/ تن: مجاز از انسان / واج آرایی «ن»، «ک»/ واژه آرایی: جامه / جامه، تن، کفن: تناسب پیام جان فشانی 6- آن کسی را که در این ملک سلیمان کردیم ملت امروز یقین کرد که او اهرمن است معنای بیت آن کسی را در کشورمان همانند سلیمان به فرمانروایی رساندیم، مردم امروز فهمیدند که او شیطان بوده است. معنای لغات کس: منظور محمد علی شاه / مُلک: پادشاهی، فرمانروایی، کشور / اهرمن: شیطان آرایه ها تلمیح / واج آرایی «ک» / سلیمان، اهرمن: تضاد / سلیمان کردیم: تشبیه، به فرمانروایی رساندیم / تناسب: ملک، سلیمان، اهرمن / او اهرمن است: تشبیه پیام فساد فرمانروایان 1- هرگز دلـم برای کـم و بیش غـم نداشـت آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت معنای بیت هرگز من در بند مادیات و داشتن و نداشتن نبوده ام. هر کس در بند جهان مادی نباشد غم نخواهد داشت. معنای لغات آری (دلم) غم نداشت: حذف به قرینه لفظی آرایه ها قالب: غزل / وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (ویژه رشته انسانی) / کم، بیش: تضاد / واژه آرایی: کم، بیش، غم، نداشت / غم کم و بیش نداشتن: کنایه از در بند مادیات نبودن / کم، غم: جناس پیام وارستگی دفتر زمانه 2- در دفـتر زمـانه فـتـد نامـش از قـلـم هر ملّتی که مردم صاحب قلم نداشت معنای بیت هر ملتی که مردم دانا و دانشور نداشته باشد، نامش در درازنای تاریخ فراموش خواهد شد. معنای لغات فتد: می‌افتد(بن ماضی: افتاد، بن مضارع: افت) آرایه ها دفتر زمانه: اضافه تشبیهی / نامش از قلم فتد: کنایه از فراموش شدن / صاحب قلم: کنایه از نویسنده، اندیشمند / واژه آرایی: قلم / تناسب: دفتر، قلم، صاحب قلم / واج آرایی «م» پیام ماندگاری نام هنرمندان