پاورپوینت درس سوم فارسی پایه یازدهم در امواج سند (pptx) 30 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 30 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
پاورپوینت درس
سوم
فارسی
پایه
یازدهم
درامواج
سند
درس در یک نگاه:
در حمله چنگیز به ایران، محمد خوارزمشاه که تاب مقاومت ندارد، به جزیره آبسکون (واقع در دریای مازندران) می گریزد و همان جا می میرد. پسر شجاع او، جلال الدین، در برابر هجوم مغولان ایستادگی می کند. این شعر درباره دلاوریهای جلال الدین است.
۱- به مغرب، سینه مالان قرص خورشید
نهان میگشت پشت کوهساران
معنای بیت
خورشید هنگام غروب سینه خیز و آرام در پشت کوهها پنهان میشد.
معنای لغات
سینه مالان: سینه خیز(صفت فاعلی مرکب کوتاه)
آرایه ها
قالب: چهارپاره یا دوبیتی پیوسته / وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (رشته انسانی)/ سینه خیز رفتن خورشید: تشخیص
۲- فرومیریخت گردی زعفران رنگ
به روی نیزهها و نیزه داران
معنای بیت
خورشید نور زرد رنگ خود را مانند گردی زعفران رنگ برروی نیزهها و سربازانی که نیزه داشتند میپاشید.
آرایه ها
گرد زعفران رنگ: استعاره از پرتو خورشید / گردی زعفران رنگ: تشبیه (گردی همانند زعفران) / واژه آرایی: نیزه
پیام
غروب، خورخفت
پیام
تابش خورشید
۳- ز هر سو بر سواری غلت می خورد
تن سنگین اسبی تیر خورده
معنای بیت
از هر سو تن اسبان تیرخوردن بر روی سواران می افتاد.
معنای لغات
سنگین: پروزن
آرایه ها
واج آرایی: «ر»
۴- به زیر باره می نالید از درد
سوار زخم دار نیم مرده
معنای بیت
سوارکاری که زخمی و نیم مرده بود زیر لاشه اسبان از درد می نالید.
معنای لغات
باره: اسب
آرایه ها
واج آرایی: «ر»
پیام
توصیف نبردگاه
پیام
توصیف آوردگاه
۵- نهان میگشت روی روشن روز
به
زیر دامن شب در سیاهی
معنای بیت
چهره روشن روز در پشت پرده سیاهی شب پنهان میشد.
معنای لغات
نهان: پنهان
آرایه ها
روی روشن روز: جانبخشی / روز: مجاز از خورشید به علاقه لازمیه / دامن شب: جانبخشی / روز، شب: تضاد / واج آرایی: «ر»
در آن تاریک شب میگشت پنهان
فروغ خرگه خوارزمشاهی
معنای بیت
درآن شب سیاه درخشش خیمه (حکومت) خوارزمشاهیان هم خاموش میشد و از میان میرفت.
معنای لغات
فروغ: روشنایی / خرگه: خیمه بزرگ، سراپرده بزرگ / خوارزمشاهیان: دودمانی شاهی پس از فرمانروایی سلجوقیان
آرایه ها
خرگه: مجاز از توان وشکوه خوارزمشاهیان.
پیام
توصیف غروب
پیام
شکست خوارزمشاهیان
۷- به خوناب شفق در دامن شام
به
خون آلوده ایران کهن دید
معنای بیت
جلال الدین هنگام غروب به سرخی آسمان نگاه کرد و با خود فکر کرد که چگونه ایران با عظمت در خون فرو خواهد رفت.
معنای لغات
شفق: سرخی آسمان هنگام غروب خورشید / شامگاه
آرایه ها
خوناب شفق: اضافه تشبیهی / دامن شام: اضافه استعاری
۸- در آن دریای خون در قرص خورشید
غروب آفتاب خویشتن دید
معنای بیت
هنگام غروب آفتاب و دریای خونی که از کشته شدگان در نظرش پدیدار شده بود، نابودی خورشید حکومت خود را هم دید.
معنای لغات
قرص: گرده
آرایه ها
دریای خون: استعاره از سرخی شفق هنگام غروب / غروب آفتاب خویشتن: کنایه از نابودی / اغراق / آفتاب خویشتن:
اضافه
پیام
پیش بینی شکست ایران
پیام
شکست خوارزمشاه
۹- چه اندیشید آن دم، کس ندانست
که مژگانش به خون دیده تر شد
معنای بیت
کسی نفهمید که جلال الدین در آن لحظه با خودش چه میاندیشید که از شدت اندوه با خونابه، مژههایش را خیس کرد.
معنای لغات
دم: نفس / دیده: چشم
آرایه ها
دم: مجاز از لحظه / به خون دیده تر شدن: اشک، کنایه از به شدت گریستن /
۱۰- چو آتش در سپاه دشمن افتاد
ز آتش هم کمی سوزنده تر شد
معنای بیت
جلال الدین مانند آتش حتی سوزنده تر از آن به سپاه مغولان حمله کرد.
معنای لغات
چو: مانند / هم: نیز
آرایه ها
چو آتش: تشبیه / واژه آرایی: آتش / اغراق
پیام
اندوه سلطان جلال الدین
پیام
تاخت و تاز جلال الدین
۱۱- در آن باران تیر و برق پولاد
میان شام رستاخیز میگشت
معنای بیت
جلال الدین در میدانی که تیرها مانند باران بر او میباریدند و شمشیرها میدرخشیدند، در میدان جنگ که مانند روز قیامت بود میجنگد.
معنای لغات
برق:درخشش / پولاد: فولاد
آرایه ها
باران تیر: اضافه تشبیهی / پولاد: مجاز از شمشیر / شام رستاخیز: استعاره از جبهه جنگ /
۱۲- در آن دریاى خون در دشت تاریک
به دنبال سر چنگیز میگشت
معنای بیت
در آن شب و دشت تاریک که از کشته شدگان مانند دریای خون شده بود جلال الدین به دنبال چنگیز میگشت تا سر از تنش جدا کند.
معنای لغات
دشت:هامون
آرایه ها
دریای خون: استعاره از میدان جنگ / اغراق / به دنبال سر کسی گشتن: کنایه از نابود کردن او
پیام
توصیف نبرد سلطان جلال الدین
پیام
کوشش برای کشتن چنگیز
۱۳- بدان شمشیر تیز عافیت سوز
در آن انبوه، کار مرگ میکرد
معنای بیت
جلال الدین با شمشیر برّنده و کشنده اش سربازان مغول را میکشت و نابود میکرد.
معنای لغات
عافیت: تندرستی / عافیت سوز: برّنده و کشنده
آرایه ها
کار مرگ کردن: کنایه از کشتن / انبوه: ازدحام
۱۴- ولی چندان که برگ از شاخه
میریخت دو
چندان میشکفت و برگ میکرد
معنای بیت
اما آنقدر تعداد سربازان مغول زیاد بود که هر چه میکشت چندین نفر جای کشته شدهها را میگرفتند.
معنای لغات
دوچندان: دو برابر / شکفتن: شکوفه کردن (بن ماضی: شکفت؛ بن مضارع: شکف)/ برگ میکرد: برگ تولید میکرد
آرایه ها
برگ: استعاره از تک تک سربازان مغول / شاخه: استعاره از سپاه مغول / چندان: واژه آرایی
پیام
دلاوری جلال الدین
پیام
بسیاری سپاه مغول