پاورپوینت درس چهاردهم فارسی پایه دوازدهم سی مرغ و سیمرغ (pptx) 38 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 38 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
پاورپوینت درس
چهاردهم
فارسی
پایه
دوازدهم
سی
مرغ و سیمرغ
1- مجمعی کردند مرغان جهان
آنچه بودند آشکارا و نهان
معنای بیت
همۀ پرندگان شناخته و ناشناخته جهان در جایی گرد آمدند.
معنای لغات
الب: مثنوی / وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن(رشته انسانی) / مجمع: محل اجتماع، انجمن / مجمعی کردند: در جایی جمع شدند / مرغ: پرنده / بودند: فعل غیراسنادی، وجود داشتند / آشکارا: شناخته شده / نهان: ناشناخته
آرایه ها
آشکارا، نهان: تضاد / آشکارا و نهان: کنایه از همه / مرغ: نماد رهرو، سالک / جهان، نهان: جناس / واج آرایی: «ا»
2- جمله گفتند این زمان در روزگار
نیست خالی هیچ شهر از شهریار
معنای بیت
همۀ پرندگان گفتند هیچ زمانی هیچ سرزمینی بدون شاه نبوده است.
معنای لغات
جمله: همگی / روزگار: دو تلفّظی / هیچ شهر: گروه اسمی در جایگاه نهاد / هیچ: صفت مبهم؛ شهر: هسته / شهریار: پادشاه / شهر، شهریار: همریشگی(رشته انسانی)
پیام
همایش پرندگان
پیام
ضرورت وجود رهبر و راهنما
آرایه ها
شهر: مجاز از سرزمین / جمله، هیچ: تضاد
3- چون بود کاقلیم ما را شاه نیست
بیش از این بی شاه بودن راه نیست
معنای بیت
چرا سرزمین ما شاهی ندارد، بیشتر از این درست نیست که کشور بدون شاه بماند.
معنای لغات
چون: چگونه / بود: میباشد (بن ماضی: بود، بود: بو) / چون بود: چگونه است؟ / کاقلیم: که اقلیم / اقلیم: سرزمین / را: مالکیت / نیست: در مصراع اول، وجود ندارد / راه نیست: مصلحت نیست
آرایه ها
شاه، راه: جناس ناهمسان / واژه آرایی: شاه، نیست / نیست: ردیف
پیام
ضرورت وجود رهبر
هدهد که پرندۀ دانایی بود و افسری بر سر داشت، گفت: ای یاران من بیشتر از همه شما جهان را گشته ام و از اطراف و اکناف گیتی آگاهم. ما پرندگان را نیز پیشوا و شهریاری است. من او را میشناسم، نامش سیمرغ است و در پس کوه قاف، بلندترین کوه روی زمین، بر درختی بلند آشیانه دارد.
معنای لغات
هدهد: شانه به سر، پوپک / افسر: تاج / اکناف: جمع کَنَف، کناره ها، اطراف / گیتی: جهان / پیشوا: مرشد، راهنما، رهبر / پس: پشت / قاف: نام کوهی افسانهای که در عارفان معتقد بودند سیمرغ بر فراز آن آشیانه دارد / را «در ما را نیز»: حرف اضافه به معنی برای، مالکیت / پرندگان: بدل از ما
آرایه ها
هدهد: نماد راهبر و راهنما / افسر: استعاره از کاکل / جهان را گشته ام: کنایه از اینکه با تجربه ام / سیمرغ: نماد خداوند
در خرد و بینش، او را همتایی نیست؛ از هر چه گمان توان کرد زیباتر است. با خردمندی و زیبایی، شکوه و جلالی بی مانند دارد و با خرد و دانش خود، آنچه خواهد تواند. سنجش نیروی او در توان ما نیست. چه کسی میتواند ذرّهای از خرد و شکوه و زیبایی او را دریابد؟ سالها پیش نیم شبی از کشور چین گذشت و پری از پرهایش بر این سرزمین افتاد. آن پر چنان زیبا بود که هر که آن را دید، نقشی از آن به خاطر سپرد. این همه نقش و نگار که در جهان هست، هر یک پرتوی از آن پر است! شما که خواستار شهریاری هستید. باید او را بجویید و به درگاه او راه یابید و بدو مهرورزی کنید. لیکن باید بدانید رفتن بر کوه قاف کار آسانی نیست.
معنا
در دانش و بصیرت بی همتاست و از هر چه که تصور شود زیباتر است، با خردمندی و زیبایی، بزرگی و شکوهی بی مانند دارد و با دانایی و خرد هر چیزی را که بخواهد به دست خواهد آورد
.
ما از شناخت او و نیرویش ناتوانیم. و کسی نمیتواند حتی مقدار کمی از بزرگی و زیبایی او را درک کند. سالها پیش شبی که از آسمان کشور چین میگذشت، یکی از پرهایش بر زمین چین افتاد و آنقدر آن پر زیبا بود که زیبایی آن درخاطر همه ماند و هر جا زیبایی هست بازتاب نور آن پر زیباست. اگر میخواهید شاه داشته باشید باید به حضورش برسید و به او عشق بورزید؛ ولی باید بدانید رفتن به کوه قاف بسیار سخت است.
معنای لغات
خرد: عقل و دانش، علم، آگاهی/ آنچه خواهد تواند: هر چه بخواهد میتواند انجام دهد/ سنجش: اندازه گیری / توان: قدرت / چه کسی ... دریابد: پرسش انکاری / پرتو: اشعه / مهرورزی: عشق ورزی
آرایه ها
پر: نماد تجلی خداوند / چین: نماد زیبایی
شیرمردی باید این ره را
شگرف زان
که ره دور است و دریا ژَرف ژرف
معنای بیت
تنها مردی نیرومند و شایسته می تواند این راه بپیماید؛ زیرا این راه، طولانی و پر خطر است.
معنای لغات
شگرف: قوی، نیرومند / را: حرف اضافه، برای/ زان که: زیراکه / ژرف: عمیق
آرایه ها
شیرمرد: تشبیه، وجه شبه: دلاوری / دریا: نماد راه دشوار و سخت. / واج آرایی: صامت «ر» / ژرف، ره: واژه آرایی
پرندگان چون سخنان هدهد را شنیدند، جملگی مشتاق دیدار سیمرغ شدند و همه فریاد برآوردند که ما آماده ایم؛ ما از خطرات راه نمیهراسیم؛ ما خواستار سیمرغیم.
معنا
پرندگان چون سخنان هدهد را شنیدند، همه علاقمند به دیدن سیمرغ شدند و فریاد زدند که ما آماده ایم، از خطرات راه ترسی نداریم. ما خواهان سیمرغیم.
معنای لغات
جملگی: همه / قلمرو ادبی: سیمرغ: نماد خدا
پیام
دشواری راه عشق
پیام
رسیدن به خداوند
هدهد گفت آری، آن که او را شناسد، دوری او را تحمّل نتواند کرد و آنکه بدو رو آرد، بدو نتواند رسید.
امٌا
چون از خطرات راه، اندکی بیشتر سخن به میان آورد، برخی از مرغان از همراهی بازایستادند و زبان به پوزش گشودند. بلبل گفت: من گرفتار عشق گلم. با این عشق، چگونه میتوانم در جستجوی سیمرغ این سفر پر خطر را بر خود هموار کنم؟
معنا
هدهد گفت: آری؛ هر کس او را نشناسد، دوری از او را نمیتواند تحمل کند و وقتی به سوی او برود به دلیل شکوه و بزرگی او نمیتواند به او برسد
.
ولی وقتی از خطرهای راه بیشتر حرف زد، برخی از پرندگان از همراهی با او پشیمان شدند و پوزش خواستند. بلبل که نماد مردمان جمال پرست است گفت: من گرفتار عشق گلم. با این عشق، چگونه میتوانم در جستجوی سیمرغ این سفر خطرناک را به پایان برم و خودم را به سیمرغ برسانم.
معنای لغات
رو آوردن به کسی: کنایه از به سمت او رفتن، توجه کردن به
او/باز
ایستادند: فعل پیشوندی، توقف کردند / پوزش: عذر خواهی / چگونه میتوانم: پرسش انکاری
آرایه ها
سخن به میان آورد: حرف زد / مرغ: استعاره از رهرو / بلبل: نمونهٔ مردمان جمال پرست و عاشق پیشهٔ مجازی است. / گل: نماد زیبایی های زودگذر، عشق مجازی / بازایستادند: کنایه از منصرف شدن / زبان: مجاز از دهان / زبان گشودن: کنایه از سخن گفتن
پیام
شکوه خداوند و طاقت دوری خدا را
نداشتن
کسی که به زیباییهای دنیا دل ببندد نمیتواند به خداوند نزدیک شود.
گل اگر چه هست بس صاحب جمال
حُسن او در هفتهای گیرد زوال
معنای بیت
اگرچه گل بسیار زیباست، ولی زیبایی او زود از بین میرود.
معنای لغات
بس: بسیار / صاحب جمال: زیبا / حسن: زیبایی، نیکویی / زوال: نابودی
آرایه ها
گل: نماد دلبر زمینی و مجازی / هفته: مجاز از مدت اندک
هدهد به بلبل پاسخ گفت مهرورزی تو بر گل کار راستان و پاکان است، امّا زیبایی محبوب تو چند روزی بیشتر نیست.
معنا
عشق تو به گل کار انسانهای پاک و درستکار است، ولی زیبایی معشوق تو چند روز بیشتر به درازا نمیکشد. گل زود پژمرده میشود و از بین میرود.
معنای لغات
راستان: راست کرداران / محبوب: دلبر
پیام
زودگذر بودن زیبایی های جهان
پیام
آگاهی دادن به بی خبران
طاووس نیز چنین عذر آورد که من مرغ بهشتی ام. روزگاری دراز در بهشت به سر برده ام. مار با من آشنا شد؛ آشنایی با او سبب گردید که مرا از بهشت بیرون کنند. اکنون آرزویی بیش ندارم و آن این است که بدان گلشن خرّم بازگردم و در آن گلزار باصفا بیاسایم. مرا از این سفر معذور دارید که مرا با سیمرغ کاری نیست.
معنا
طاووس هم بهانه آورد که من مرغ بهشتی هستم. مدتی طولانی در بهشت زندگی کردم. آشنایی با مار باعث شد که مرا از بهشت بیرون کنند و حالا آرزویی جز برگشتن به بهشت و آسایش درآن گلستان ندارم. مرا ببخشبد که کاری با سیمرغ ندارم.
معنای لغات
به سر بردن: گذراندن / گلشن: گلزار / خرّم: سرسبز/ باصفا: سرسبز / آسودن: آرامش یافتن، استراحت کردن (بن ماضی: آسود، بن مضارع: آسا)/ مرا معذور دارید: عذر مرا بپذیرید /
آرایه ها
مار: نماد ابلیس / گلشن، گلزار: استعاره از بهشت / عبارت من مرغ بهشتی ام........بیرون کنند: تلمیح دارد به ماجرای رانده شدن آدم از بهشت
پیام
دوری انسان بهشت جو از خداوند