پاورپوینت اخلاق و ابعاد محتلف آن (pptx) 14 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 14 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
اخلاق و ابعاد محتلف آن
مقدمه
تعريف علم اخلاق
اخلاق در لغتشناسی
دسته بندى مسائل اخلاقى
نقش اخلاق در سيره عملى پيامبر اسلام (ص)
نمونههايى از اخلاق پيامبر (ص)
- آيا اخلاق قابل تغيير است؟
اهميتبحث هاى اخلاقى
رابطه «علم» و «اخلاق»
منابع
فهرست:
مقدمه
:
اخلاق كه با چگونگى رفتار و حالتهاى اختيارى انسان سروكار دارد، همواره جاذبه ويژهاى براى ما انسان ها داشته است و آدمى به ديده احترام در آن نگريسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پايه تشكيل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است كه حتى كسانى هم كه خود به زيور اخلاق آراسته نيستند، آراستگان به فضايل اخلاقى را با ديده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربايى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگريسته شود، دوچندان خواهد شد. زيرا قرآن آخرين کتاب الهى است و به اقتضاى اين ويژگى، كاملترين سخن را در باره اخلاق بيان كرده است.
تعريف علم اخلاق
علم اخلاق شاخهای از علوم انسانی است که موضوع آن ارزش (خوب بودن یا بد بودن) خویها و رفتارهای انسان است
و عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مىكند، ملكاتى كه مربوطبه قواى نباتى و حيوانى و انسانى اوست، واين كه فضائل آنها را از رذائلشجدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، وكداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بيارايد، واز رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده،
و نيز از همين جا مىتوان علم اخلاق را چنين تعريف كرد: «اخلاق علمى است كه از ملكات و صفات خوب و بد و ريشهها و آثار آن سخن مىگويد» و به تعبير ديگر، «سرچشمههاى اكتساب اين صفات نيك و راه مبارزه با صفات بد و آثار هر يك را در فرد و جامعه مورد بررسى قرار مىدهد».
بعضى از غربيها نيز علم اخلاق را چنان تعريف كردهاند كه از نظر نتيجه با تعريفهايى كه ما مىكنيم يكسان است، از جمله در كتاب «فلسفه اخلاق» از يكى از فلاسفه غرب به نام «ژكس» که مىگويد: «علم اخلاق عبارت است از تحقيق در رفتار آدمى به آن گونه كه بايد باشد.
در حالى كه بعضى ديگر كه بينشهاى متفاوتى دارند (مانند فولكيه) در تعريف علم اخلاق مىگويد: «مجموع قوانين رفتار كه انسان به واسطه مراعات آن مىتواند به هدفش برسد، علم اخلاق است.»
اخلاق در لغتشناسی
اخلاق جمع خُلْق و خُلُق مي باشد, به گفته راغب در كتاب مفردات, اين دو واژه در اصل به يك ريشه باز مي گردد. خُلُق به معناي هيئت و شكل و صورتي است كه انسان با چشم مي بيند و ُخلْق به معناي قوا و سجايا و صفات دروني است كه با چشم دل ديده مي شود. بنابراين مي توان گفت؛ اخلاق مجموعه صفات روحي و باطني انسان است و به گفته بعضي از دانشمندان, گاه به اعمال و رفتاري كه از خلقيات دروني ناشي مي شود, نيز اخلاق گفته مي شود.
در فرهنگ معين اخلاق به معني خلق و خوي ها, طبيعت باطني, سرشت دروني و نيز به عنوان يكي از شعب حكمت عملي خوانده شده و افزوده است؛ اخلاق دانش بد و نيك خوي ها و تدبير انسان است براي نفس خود يا يك تن خاص.
معنا شناسی اخلاق از طريق آثارش
اخلاق را از طريق آثارش نيز مي توان تعريف كرد و آن اين كه هرگاه فعلي كه از انسان سر مي زند, شكل مستمري ندارد ولي هنگامي كه كاري به طور مستمر از كسي سر مي زند (مانند امساك در بذل و بخشش و كمك به ديگران) دليل به اين است كه يك ريشه دروني و باطني در اعماق جان و روح او دارد, آن ريشه را خلق و اخلاق مي نامند.
اينجاست كه «ابن مسكويه» در كتاب «تهذيب الاخلاق وتطهير الاعراق»، مىگويد: «خلق همان حالت نفسانى است كه انسان را به انجام كارهايى دعوت مىكند بى آن كه نياز به تفكر و انديشه داشته باشد.»
دسته بندى مسائل اخلاقى
یکی از اولین کتابهایی که مستقلاً به علم اخلاق پرداخته است کتاب اخلاق نیکوماخوس اثر ارسطو است. فلاسفه اخلاق تاكنون، به پيروى از ارسطو، اخلاق را به ملكات راسخه در نفس كه در اثر تكرار عمل حاصل مىشود تفسير كردهاند. و از آنجا كه منشا اعمال و رفتار انسان قواى نفسانى اوست، هماهنگ با تنوع و تعدد قواى نفسانى، فصول اخلاق را به اقسام متنوعى تقسيم كردهاند. آنان مىگويند: قوايى كه در پيدايش فعال و به دنبال آنها ملكات انسان مؤثر هستند سه دستهاند: 1 - قوه عقليه. 2 - قوه شهريه. 3 - قوه غضبيه. هر يك از اين قواى سه گانه، رفتارها و كردارهاى ويژهاى طلب مىكنند و نيز به ترتيب اولويت اين قوا، به بررسى اعمال و رفتار انسان مىپردازند. و علماى اخلاق اسلامى هم غالبا به پيروى از ارسطو كم و بيش همين تقسيم بندى را رعايت كردهاند.
و به همين دليل اخلاق را به دو بخش تقسيم مىكنند: «ملكاتى كه سرچشمه پديدآمدن كارهاى نيكو است و اخلاق خوب و ملكات فضيله ناميده مىشود، و آنها كه منشا اعمال بد است و به آن اخلاق بد و ملكات رذيله مىگويند
.
نقش اخلاق در سيره عملى پيامبر اسلام (ص)
يكى از شاخصه هاى پر اهميت در پيشرفت اسلام اخلاق نيك و كلامدلاويز و پرجاذبه پيامبر اكرم (ص) با انسانها بود، اين خلق نيكوتا بدان حدى بود كه معروف شد سه چيز در پيشرفت اسلام نقش بهسزايى داشت: ۱- اخلاق پيامبر (ص) ۲- شمشير و مجاهدات حضرت على (ع) ۳- انفاق ثروت حضرت خديجه (س) در قرآن مجيد، به نقش اخلاق پيامبر (ص) در پيشرفت اسلام و جذبدلها تصريح شده است، آن جا كه مىخوانيم: «فبما رحمة من اللهلنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهمو استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى كه از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربانگشتهاى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراكندهمىشدند، پس آنها را ببخش، و براى آنها طلب آمرزش كن، و دركارها با آنها مشورت فرما.»
نمونههايى از اخلاق پيامبر (ص)
در سيره عملى پيامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نيك و زيبا وجوددارد كه هر كدام نشانگر قطرهاى از اقيانوس عظيم حسن خلق آنحضرت است، همان گونه كه خداوند با تعبير «و انك لعلى خلقعظيم; و همانا تو اخلاق عظيم و برجستهاى دارى» به اين مطلباشاره فرموده است، نظر شما را به چند نمونه از آنها جلبمىكنيم:
مهربانى و اخلاق نيكوى پيامبر (ص) در حدى بود كه امام صادق (ع)فرمود:روزى رسول خدا (ص) نماز ظهر را با جماعتخواند، مردم بسيارى بهاو اقتدا كردند، ولى آنها ناگاه ديدند آن حضرت بر خلاف معمولدو ركعت آخر نماز را با شتاب تمام كرد (مردم از خودمىپرسيدند، به راستى چه حادثه مهمى رخ داده كه پيامبر (ص)نمازش را با شتاب تمام كرد؟!) پس از نماز از پيامبر (ص)پرسيدند: «مگر چه شده؟ كه شما اين گونه نماز را (با حذفمستحبات) به پايان بردى؟» پيامبر (ص) در پاسخ فرمود:«اما سمعتم صراخ الصبى; آيا شما صداى گريه كودك رانشنيديد؟» معلوم شد كه كودكى در چند قدمى محل نمازگزارانگريه مىكرده، و كسى نبود كه او را آرام كند، صداى گريه او دلمهربان پيامبر (ص) را به درد آورد، از اين رو نماز را با شتابتمام كرد، تا كودك را از آن وضع بيرون آورده، و او را نوازش نمايد