پاورپوینت نگاهی بر رهبریت و مدیریت مهندسی (pptx) 60 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 60 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
نگاهی بر رهبریت
و مدیریت
مهندسی
فهرست مطالب
مقدمه
1- مدیریت یا رهبری
2- تعاریف رهبری و مدیریت
3- خصوصیات مدیران موفق
4- مهارتها و وظایف مدیران
5- سبک ها و نظریه های رهبری
6- سطوح و شاخه های مدیریت
7- اصول و کلیات رهبری 360درجه
8- فرآیندهای مدیریت پروژه
9- تفاوت سبک های رهبری مردان و زنان و کلیات آن
10- هوش عاطفی و کلیات آن
11- مدیر اثر بخش بهتر از مدیر موفق
12- سه نکته حیاتی مدیریت
13- راههای رفع مشکلات مدیریتی
14- آیارهبری ارثی است؟
15- نتیجه گیری
منابع و مآخذ
يک مهندس در دوره عمر حرفه اي خود، درهر رده اي از سازمان، تا اندازه اي به دانش مديريت نياز دارد و بدون چنين دانشي در بهره برداري کامل از توانائيهاي خود ناکام مي ماند.
امروزه حداقل داشن مديريتي براي عملکرد بهتر و ارتباط موثرتر مهندسان در سازمانها از ضروريات است.
مديريت مهندسي جهت آموزش مهارتهاي مديريتي به مهندسان طراحي شده است.
جایگاه مدیریت در رشته های مهندسی
مقدمه:
يک سازمان براى آنکه به اهداف عالى خود دست يابد بايد به دو مقوله «رهبري» و «مديريت» توجه داشت باشد.
چرا که در جهان صنعتى امروز صرفاً برخوردار بودن از مهارتهاى مديريتى براى موفقيت يک مدير کافى
نيست، بلکه مديران بايد شناختى اساسى از تفاوت ميان «مديريت» و «رهبري» داشته باشند و بدانند چگونه
اين دو فعاليت براى تحقق موفقيت سازمان بايد با هم ترکيب شوند
.
رهبری
مدیریت
موفقیت
سازمان
مدیریت یا رهبری؟
در يک سازمان با وجود تفاوت عمده بين «رهبري» و «مديريت»، ارتباط تنگاتنگى بين آن دو وجود دارد؛ يک رهبرمى تواند مدير باشد و يک مدير نيز مى تواند «رهبري» کند. عکس اين قضيه نيز صادق است؛ يعنى يک فرد مى تواند داراى هنر «رهبري» باشد بدون اينکه قادر باشد هدفهاى سازمانى را تحقق بخشد (مدير نباشد) و يا اينکه يک فرد ممکن است مدير منظمى باشد ولى کارکنان از روى ترس و اجبار وظايف خودشان را انجام دهند (رهبر نباشد).
رهبری
مدیریت
به تنهایی
به تنهایی
تحقق نیافتن اهداف سازمانی
کار کردن کارکنان به صورت ترس و اجباری
تعاریف رهبری:
فرآيند نفوذ در ديگران و برانگيختن آنها براى همکارى با يکديگر در جهت تحقق هدف هاى گروهى را «رهبري»
مى گويند.
رهبرى استفاده از فرآيند ارتباطات در موقعيتى خاص براى اعمال نفوذ در ميان افراد و جهت دادن آنها به سوى مقاصدى مشخص است.
فرآيند نفوذ در ديگران است به طورى که آنها با اشتياق و جديت در دستيابى به اهداف سازمانى تلاش نمايند.
«رهبري» را اصولاً «هنر نفوذ در ديگران» مى دانند. بدين معنى که پيروان به دلخواه نه از روى اجبار، از رهبر
اطاعت مى کنند.
تعریف کلی:
بنابراين، منظور از رهبرى به طور عام، تأثير گذارى بر افراد و انگيزش آنان به طورى است که از روى ميل، علاقه و
با اشتياق براى دستيابى به هدف هاى گروهى تلاش کنند.
تعریف مدیریت:
فرآيند برنامه ريزي، سازماندهي، هدايت و نظارت بر کار اعضاى سازمان و کاربرد کليه منابع قابل دسترسى براى
رسيدن به هدفهاى تعيين شده سازمان را «مديريت» مى گويند.
«مديريت» به عنوان « هنر انجام دادن کارها به وسيله ديگران» نيز تعريف شده است. چرا که مدير با اتخاذ
تدابيرى براى انجام کارها توسط ديگران و نه شخص مدير به اهداف سازمان نايل مى شود.
تفاوت مدیر و رهبر:
بسيارى از مديران سازمان ها، از تفاوت ميان رهبرى و مديريت آگاهى ندارند و همين امر باعث مى شود که در
اجراى وظايف سازمانى خود ، به اشتباه عمل کنند.
رهبرى همان مديريت نيست. اگر چه بسيارى از مديران رهبرند و بسيارى از رهبران مدير، ولى فعاليت هاى
رهبرى و مديريت فعاليت هاى يکسانى نيست.
بايد توجه داشت که «مديريت» با «رهبري» تفاوت هاى عمده اى دارد که بايد مديران در اجراى وظايف خود به
اين تفاوت ها توجه داشته باشند، براى آشنايى با این مهم، به چند مورد از تفاوت هاى يک «مدير» با يک «رهبر» در
يک سازمان اشاره مى کنیم:
1- مديران در پست خود منصوب شده اند. آنان قدرت قانونى دارند که اجازه مى دهد در مواقع ضرورى به ديگران
پاداش دهند يا آنان را تنبيه کنند. در حالى که يک رهبر ممکن است منصوب شده و يا از درون گروه پديد آمده
باشد و اين اجازه را نداشته باشد که در مواضع ضرورى ديگران را تشويق يا تنبيه کند چرا که قدرت قانونى ندارد.
2- توانايى تاثيرگذارى مديران بر افراد سازمان، بر مبناى اختيار رسمى است که از پست سازمانى آنها ناشى
شده است در حالى که رهبران مى توانند بر عملکرد ديگران تاثير بگذارند بدون آنکه قدرت تاثيرگذارى آنان از
اختيار رسمى ناشى شده باشد.
3- مدير اداره مى کند در حالى که رهبر ابداع مى کند.
4- «مديريت» يک رونوشت است در حالى که «رهبري» يک اصل است.
5- مدير امور را نگهدارى مى کند در حالى که رهبر آنها را بهبود مى بخشد.
6- مدير روى سيستمها و ساختار تمرکز دارد ولى رهبر روى افراد تمرکز مى کند. در واقع مديريت به فرآيندهاى
سازمانى توجهى حساب شده دارد در حالى که رهبرى به کارکنان به عنوان افراد انسانى توجه واقعى دارد.
7- مدير از اجراى يک شغل اطمينان حاصل مى کند، در حالى که رهبر مراقب فردى است که آن شغل را اجرا
مى کند و به او توجه دارد.
8- مدير نظارت مى کند، ولى رهبر اعتماد مى پراکند.
9- مدير ديدگاه محدودى دارد، ولى رهبر از ديدگاه وسيعى برخوردار است.
10- مدير «چگونه و چه وقت» را مى پرسد، در حالى که رهبر «چه چيز و چرا» را مى پرسد.
11- مدير نظر به انتهاى خط دارد، ولى رهبر چشم به افق دارد.
12- مدير پيروى مى کند، در حالى که رهبر سرچشمه مى گيرد.
13- مدير وضع موجود را مى پذيرد، ولى رهبر با وضع موجود در جدال است.
14- مدير سرباز قديمى خوبى است، اما رهبر آدم خودش است.
15- مدير کارها را درست انجام مى دهد، در حالى که رهبر کارهاى درست را، انجام مى دهد.
رهبر
مدير
رهبر ميتواند هدفهاي گوناگوني داشته باشد.
مدير اول به اهداف سازمان ميانديشد.
رهبران به هدفها نگرش شخصي دارند.
مدير به هدفها نگرش سازماني و غيرشخصي دارد.
رهبران با نفوذ بر قلوب سازمان را پيش ميبرند.
مديران از قدرت سازماني خود استفاده ميكنند.
رهبر از طريق ايجاد بصيرت و الهام بخشي به افراد به هدايت آنها ميپردازد.
مدير از طريق برنامهريزي رسمي نظم و انسجام ايجاد ميكند.
رهبر آينده را به تصوير ميكشد.
مدير نتايج را كنترل ميكند.
رهبر با ايجاد تغيير سر و كار دارد.
مدير با پيچيدگيها برخورد ميكند.
در ارتباط با رهبر سلسله مراتب مطرح نيست.
در ارتباط با مدير سلسله مراتب مهم است.
عضويت در سازمان رسمي ضرورت ندارد.
عضويت در سازمان رسمي ضرورت دارد.