پاورپوینت امام خمینی در تبعید (pptx) 27 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 27 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
امام خمینی
در تبعید
مقدمه
اگر هجرت را حرکت از مکانی به مکان دیگر با هدف و برنامه خاصی بدانیم، خواهیم دید اکثر پیامبران و رهبران الهی به آن عمل کردهاند. گاه خودخواسته و از روی اختیار و گاه از روی اجبار حکام و سلاطین جائر و ظالم زمان و گاهی هم از باب اضطرار دست به این کار زدهاند
.
امام خمینی نیز یکی از همین مراجع و عالمان دینی و از پیروان راستین رسولان و امامان معصوم است که پا جای پای آن بزرگان الهی گذاشته و سختی و تلخی هجرت و تبعیدهای متعدد را گاه به دلخواه و گاه به اجبار و گاه به اضطرار به جان خریده و از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشوری دیگر سفر و هجرت کرده تا بتواند خود و مردمان زمان خویش را به سر منزل مقصود رهنمون نماید که به امر و یاری خود با پیروزی انقلاب اسلامی این چنین نیز شد. هجرت های که هر کدام از آنها با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی، به نوعی نقش محوری در تحولات روحی و فکری وی داشته اند.
امام خمینی در طول حیات پربرکتشان پنج هجرت مهم داشته اند که از قرار زیر است:
1ـ هجرت از زادگاه خود خمین به شهرستان اراک
2ـ هجرت از اراک به قم
3ـ تبعید از قم به کشور ترکیه
4ـ تبعید از ترکیه به کشور عراق (نجف)
5ـ هجرت از عراق به کشور فرانسه (پاریس، نوفل لوشاتو)
در این میان سه هجرت اخیر از جهات مختلفی تأثیر بیشتری در شخصیت امام خمینی و در حرکت و قیام مردم علیه حکومت پهلوی داشته است. این هجرتها زمینه و بستری را برای امام مهیا ساخت تا از جهات مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و عرفانی رشد یافته و با نظرات و دیدگاههای مختلف فکری و عملی آشنا شوند و این ره توشه ای باشد برای حرکتهای بعدی و آمادگی برای ارشاد و راهنمایی و رهبری مردم در مبارزه با ظلم و فساد حاکم بر جامعه. قطعاً اگر ایشان فقط در خمین یا اراک یا قم اقامت دائم مینمودند و مثل دیگر هم عصران خود به درس و بحث پرداخته و به مرجعیت عامه بسنده میکردند، شاید به تناسب وضعیت حاکم بر حوزههای علمیه آن زمان در هر دورهای به مراحل عالی رشد علمی هم میرسیدند اما بعید بود بتوانند رهبری امتی را به عهده گرفته و آنها را به سرمنزل مقصود برسانند.
از جهت دیگر حضور حضرت امام در محیطهای مختلف داخلی و خارجی این امکان را فراهم آورد که علاوه بر کسب تجربیات فکری و علمی و آشنایی با فرهنگها و پیشرفتهای همه جانبه دنیا، با توجه به وضعیت حاکم بر آن محیط ها، بتوانند اندیشه و افکار و اقدامات خود را ارائه داده و با تربیت شاگردان و یاران به طور مستقیم و غیر مستقیم با مردم و مسلمانان جهان، به ویژه ایران ارتباط بر قرار نمایند.
این هجرتها، امکان ارتباط و مبادله افکار با دیگر مسلمانان و عالمان و متفکران مسلمان و مبارزان و انقلابیون را مهیا ساخت. برای نمونه اگر نبود هجرت به فرانسه، امکان ارتباط با جهانیان کمتر پیش میآمد و زمینه فعالیت و حمایتهای بینالمللی این همه فراهم نمیشد.
تبعید
روز 13 آبان 1343 امام خميني متعاقب نطق كوبندهاي كه 9 روز پيش از آن عليه لايحه كاپيتولاسيون ايراد كردند، بازداشت و به تركيه تبعيد شدند. مقاله حاضر، گزارش لحظه به لحظه تبعيد حضرت امام است.
تبعید به ترکیه
در لحظات اوليه بامداد روز 13 آبان 1343 صدها كماندو و چترباز مسلح حكومت شاه منزل امام را در قم محاصره كرده از بام و ديوارها وارد منزل شدند و براي بازداشت امام به جستجوي خانه پرداختند. امام كه در آن لحظه در يكي از اتاقهاي اندروني به نماز و دعا مشغول بود از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه به منزل وي يورش آوردهاند. او بيدرنگ لباس بر تن كرد. اما پيش از آنكه كليد درب اتاق را بياورند، مأموران تلاش كردند با لگد درب را شكسته و وارد اتاق ايشان شوند. امام بانگ زد «وحشيگري در نياوريد الآن در را باز ميكنم» مأموران بياعتنا به اين هشدار در را شكستند و وارد اتاق شدند. امام مهر امضاي خود را به بانو خميني سپرد و فرمود شما را به خدا ميسپارم.
مأموران مسلحي كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند 400 نفر بودند. آنان امام را به داخل يك اتومبيل فولكس انتقال دادند و تا سر خيابان بردند و از آنجا ايشان را به يك شورلت كه در سرخيابان ايستاده بود، منتقل كردند. وقتي امام از فولكس به شورلت منتقل ميشد
با مشاهده صدها نظامي رو به فرمانده آنان كرد و با لبخند گفت «اين همه قوا لازم نبود».
اتومبيل شورلت مسير 140 كيلومتري قم به تهران را در 90 دقيقه طي كرد. در اين مسير اتومبيل فقط يك بار به خواست امام براي انجام فريضه نماز صبح ايشان كنار جاده توقف كرد. پس از آن مستقيماً رهسپار فرودگاه مهرآباد تهران شد. در باند فرودگاه يك فروند هواپيماي سي ـ130 با موتورهاي روشن آماده پرواز بود. يكي از مأموران امنيتي در فرودگاه گذرنامه امام را به دست ايشان داد و گفت: جنابعالي اكنون به تركيه ميرويد و خانواده شما نيز به زودي به شما ملحق خواهند گرديد. امام با هدايت سرهنگ افضلي كه قرار بود ايشان را تا تركيه همراهي كند، از پلكان هواپيما بالا رفتند و در جاي مخصوصي كه براي ايشان در نظر گرفته شده بود نشستند. سرهنگ افضلي نيز در كنار امام نشست. هواپيما علاوه بر اين دو، 7 خدمه نيز داشت كه عبارت بودند از:
1ـ سرگرد محمدعلي اروندي
2ـ سروان جواد حسيني
3ـ ستوان يار سوم امينالله طلوع بديعي
4ـ ستوان يكم احمد خزري
5ـ ستوان يكم نصير بكلي
6ـ استوار عبدالله محمدتقي
7ـ گروهبان دوم عباس خالدي
وقتي هواپيما به هوا برخاست هنوز خورشيد طلوع نكرده بود. به دنبال اوجگيري هواپيما امام به سرهنگ افضلي كه در كنارش نشسته بود رو كرد و گفت:
«آيا شما ميدانيد كه من به جرم دفاع از حيثيت ارتش و استقلال وطنم تبعيد ميشوم؟»
گويا
امام ميدانست كه ساواك سرگرم تنظيم اطلاعيهاي است مبني بر اينكه:
«... چون رويهي آقاي خميني و تحريكات مشاراليه بر عليه منافع ملت و امنيت و استقلال و تماميت ارضي ايران بود، لذا در تاريخ 13 آبان ماه از ايران تبعيد گرديد.»
امام مخصوصاً بر كلمهي «استقلال» تكيه ميكند و به سرهنگ افضلي ميگويد:
پایبندی امام به اسلام
«من به جرم دفاع از استقلال وطنم تبعيد ميشوم.» آقاي سرهنگ افضلي كه گويا انتظار روبرو شدن با چنين سؤالي را نداشت، بياختيار جابجا شد و با صدايي گرفته پاسخ داد: «تا روزي كه به امريكا احتياج داريم ناچاريم يك سري آوانسهايي به آنها بدهيم.»!
امام بيدرنگ پاسخ داد: «يعني حتي نواميس مملكت خود را نيز در اختيار آنان قرار دهيم؟»
سرهنگ
افضلي پاسخي نتوانست بدهد، ليكن با حركت سر گوئي به اين پرسش پاسخ مثبت داد!
سرهنگ افضلي در گزارش خود به تهران تنها به آوردن اين جمله بسنده كرده است كه: «... اولين صحبت ايشان خطاب به اينجانب در هواپيما اين بود كه من براي دفاع از وطنم تبعيد شدم...».
پس از اين صحبت يكي از گارسونها به حضور ايشان آمد و اظهار داشت كه: اجازه ميفرمائيد براي شما چاي بياوريم؟! امام خميني رو كرد به سرهنگ افضلي كه در كنار ايشان نشسته بود و پرسيد كه ايشان (اشاره به گارسون) مسلمانند؟! پيش از آنكه او چيزي بگويد گارسون مزبور به حرف آمد كه «اختيار داريد من از خانوادهي روحاني و ...» و پدر بزرگ خود را كه يكي از علما بوده است معرفي كرد. امام خميني با آوردن چاي موافقت نمود.
هواپيماي نظامي حامل امام پس از سه ساعت و سي دقيقه پرواز، در ساعت 30/11 در فرودگاه آنكارا بر زمين نشست. در سالن فرودگاه، مأموران امنيتي تركيه كه به استقبال آمده بودند، پس از گفتگو با سرهنگ افضلي، امام را به اتفاق نامبرده سوار اتومبيل كردند و پس از طي 35 كيلومتر مسافت فرودگاه تا آنكارا، امام را مستقيماً به هتل بلوار پالاس، طبقه چهارم، اطاق شماره 514، كه قبلاً آماده شده بود، بردند.
از آنجا كه اين هتل در مركز شهر قرار داشت و مخبرين داخلي و خارجي در آن كشور براي به دست آوردن صحت و سقم شايعهي تبعيد امام سخت كنجكاو شده بودند. امام تنها يك شب را در اين هتل ماندند. سپس مأموران امنيتي تركيه، به منظور هر چه بيشتر پوشيده نگهداشتن محل سكونت امام، در ساعت 2 بعداز ظهر روز پنجشنبه 14 آبان ماه (30 جماديالثاني) با مراقبت كامل و طرح پيشبيني شده، او را به يكي از ساختمانهاي فرعي خيابان آتاتورك به نام
fotoetem
منتقل كردند.
فعالیت های امام در ترکیه
امام
بعد از ورود به ترکیه به آموختن زبان ترکی پرداخت.توجه و کوشش او برای یادگیری زبان ترکی به حدی بود که سرهنگ افضلی را به وحشت انداخت که مبادا با آموختن زبان بتواند با مردم ترک ارتباط برقرار کند و مبارزه را در تبعیدگاه ادامه دهد.ازاینرو در گزارشی به تهران نوشت: «نباید وی را تنها گذاشت
»
ایشان به مزار
40 تن از عالمان شهید که به دست آتاتکورک کشته شده بودند،حضور یافت
.
ساواک
از
بازدید
امام از نقاط متفاوت شهر جلوگیری کرد و حتی به بهانهی اینکه پوشیدن لباس روحانیون ایران در ترکیه ممنوع است،علیرغم مخالفت امام،مأموران امام را از پوشیدن لباس خود منع کردند و او را مجبور کردند که لباس روحانیون ترکیه را بر تن کند
.
البته
زمانی که علمایی از ایران برای دیدن امام به ترکیه میرفتند،به امام اجازه میداند و لباس خود را بر تن کند.به امام اجازه میدادند که لباس خود را بر تن کند.این رفتار نه تنها نتوانست روح امام را درهم بشکند،بلکه باعث بردباری و ایستادگی و مقاومت امام خمینی شد.