صفحه محصول - پاورپوینت تاثیر متقابل هنرهای هفتگانه بر هنرهای نمایشی

پاورپوینت تاثیر متقابل هنرهای هفتگانه بر هنرهای نمایشی (pptx) 38 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 38 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

تاثیر متقابل هنرهای هفتگانه بر هنرهای نمایشی نمایش و سایر هنرها در كنار هنرهای دیگری چون نقاشی و موسیقی و... از جمله هنرهای هستند كه در ادوار مختلف به همت اندیشۀ هنرمندان و ادیبان زیادی به ابعاد و اشكال مختلف موجودیت خود را در عالم هنر اعلام نموده اند و جای تعجب نیست كه این هنرها نیز در بسیاری از موارد وجوه مشتركی داشته باشند. ارتباط داده های حسی و مشترکات آن در خلق هنرها، از موضوعات موثر هنرمندان قرن بیستم می باشد. موضوع هنرهای نمایشی در میان عناصر هنرهای هفتگانه و تطابق عوامل مشترک بین این هنرها می تواند به ارتباط بین آن ها و کشف رموز هنر نمایش کمک شایانی کند. هنرمندان زیادی کوشیدند میان هنرها و سایر علوم ارتباط برقرار کنند. این کوشش ها آگاهانه یا ناآگاهانه در مقایسه میان عناصر هنرهای مختلف در سبک های مختلف و عناصر متفاوت دارای هماهنگی است. معماری، مجسمه سازی سه بعدی است و نقاشی و گرافیک و عکاسی دو بعدی اما هنر تک بعدی موسیقی است و بعد موسیقی زمان است. زمان و مکان دو غیر نهادی از دنیا هستند. موسیقی متحرک است البته موسیقی هنر یعنی تعالی بخش و موسیقی هنر واره و دارای سیر قهقرایی و وجه موسیقی سمعی ریاضی تجریدی است.(فلامکی، 1381) هنر که به نوعی عمیق ترین تجربیات ادرا کی هنرمند را بیان می کند، همسو با تغییرات زندگی و دریافت های ذهنی انسان، شکل های نو و تازه ای به خود می گیرد. در دهه های اخیر این هنرها با عنوان هنرهای نو و سپس هنرهای جدید، نقاشی های انتزاعی و مجسمه های مدرن، تا انواع هنرهای دیجیتالی و رایانه ای را شامل می شوند که با استفاده از فناوری های جدید، روز به روز نمود تازه ای می یابند. با این تحولات، آثار هنری نیازمند فضاهایی می شوند که با شکل هنرهای جدید هماهنگ بوده و معرف ذات پویای آنها باشند.(عینی فر، 1392) نمایش نمایش قالبی برای اندیشه، روندی برای شناخت و شیوه ای برای برگردانیدن مفاهیم انتزاعی به شرایط ملموس انسانی است. این هنر اجتماعی ناگزیر از تشکیل واحدی از یک قوم و ملت است و عمیقاً به چنین تجارب جمعی متکی است تا قادر به تجربه نمودن هویت خویش باشد(اسلین، 1379) هنرهای نمایشی، از جمله هنرهایی است که در حضور جمع به اجرا در می آیند؛ و یا به عبارت دیگر با گروه تماشاگران سرو کار دارند و نه به تک تک افراد. مانند هنر تئاتر که خود مرکب از چند هنر مختلف می باشد؛ ادبیات(متن نمایش)، نقاشی (دکور، لباس، گریم)، موسیقی، رقص و نمایش حالات بدن (حرکات موزون)، معماری (دکورهای دارای حجم) وسینما (هنر هفتم). از این رو در برخورد اولیه با این هنر ابتدا به شناخت بیشتر نمایش و سپس منشا اصلی و جایگاه آن در ایران خواهیم پرداخت(نوشین، 1387) بازیگری سینما مجزاست. شاید بتوان گفت، سینما طبیعت گرا و نمایش بازی نشانه هاست. در نمایش همه دریافت بیننده از بازی و احساس بازیگر است اما در سینما، این تصاویر هستند که معنای عمیق تری به بازیگر می بخشند و بهتر داستان نمایشنامه را القا می کنند. نمایش همیشه لانگ شات است، اما در سینما حتی صحنه هایی که بازیگر ندارند نیز می توانند معانی عمیقی به بیننده منتقل کنند. در سینما، لباس و دکور و صحنه اهمیت بسیاری دارد اما نمایش را با ساده ترین دکور و لباس های نامربوط نیز می شود بازی و معنای واقعی نمایشنامه را به بیننده منتقل کرد. بازیگرهای نمایش همیشه در حال تمرین هستند و روز به روز به تجربیاتشان افزوده می شود. اما چنین روندی در سینما چندان رایج نیست. مزیت های سینما در این است که می توان از بازیگرهای متعدد و لوکیشن های متفاوتی برای ضبط تصویر استفاده کرد. حتی می توان از جلوه های ویژه نیز برای ارتباط بیشتر بیننده به تصویر اضافه کرد. هنر نمایش یکی از هنرهایی است که بر پایه اجرای زنده استوار است. درنمایش هنرمندان به صورت زنده در مقابل بیننده ها به اجرای نمایش می پردازند. در همه جای دنیا همیشه تضاد زیادی میان سینما و نمایش وجود دارد. هنرمندان و بازیگرها با هنرمندان سینما کاملا فرق دارند. بازیگران نمایش آموزش دیده اند تا به صورت زنده و با کمترین میزان خطا به نمایش داستان بپردازند. اما در سینما، بازیگرها ممکن است اشتباهات بسیاری داشته باشند و این مساله در روند کار آنها خللی ایجاد نمی کند. زیرا روند فیلم برداری قطع و از نو فیلم برداری می شود. نمی توان گفت کدامیک از هنرهای نمایش و سینما بر یکدیگر برتری دارند. هر کدام از آنها مزایا و معایب خود را دارند. همچنین، طرفداران آنها نیز با یکدیگر فرق دارند. از زمانی که صنعت سینما رونق پیدا کرد و تا حد زیادی خود را در دل مردم جا کرد، نقش نمایش میان مردم عادی تا حدی کم شد. . می توان نمایش را به دری تشبیه کرد که روح انسان را به عمق احساس و ورای دنیای فیزیکی می برد. درک صحبت ها و متن نمایشنامه از زبان بازیگرهای نمایش به صورت زنده و درک کلمات آنها حس خوبی به بیننده می بخشد. در نمایش به خوبی می توان حس تک تک کلمه های که ادا می شوند را احساس کرد و بیننده حس نزدیک تری به داستان و بازی ها دارد. به طور کلی باید گفت نمایش بیشتر با احساسات بیننده درگیر است و به همین دلیل بیشتر می تواند روی آنها اثر بگذارد.اینگونه موارد را در تلویزیون و سینما نمی توان به طور مستقیم درک کرد. شاید در سینما صدا و تصویر را به خوبی در هر اندازه و میزانی که مایل هستیم داشته باشیم اما آن حس ارتباط نزدیک با احساس بازیگر را نمی توان در سینما تجربه کرد. نمایش نیز همچون سینما، مشکلات خود را دارد. به طور کلی باید گفت، تلویزیون و سینما تفاوت های بسیاری با نمایش دارد. به خصوص بازیگری در صحنه نمایش کاملا از بازیگری سینما مجزاست. شاید بتوان گفت، سینما طبیعت گرا ونمایش بازی نشانه هاست. در نمایش همه دریافت بیننده از بازی و احساس بازیگر است اما در سینما، این تصاویر هستند که معنای عمیق تری به بازی بازیگر می بخشند و بهتر داستان نمایشنامه را القا می کنند. نمایش همیشه لانگ شات است، اما سینما جلوه های تصویری متنوعی دارد. نمایش تا حدی اغراق آمیز است و در بیشتر مواقع فقط بازی بازیگرهاست که جلب توجه می کند. اما در سینما حتی صحنه هایی که بازیگر ندارند نیز می توانند معانی عمیقی را به بیننده منتقل کنند. در سینما، لباس و دکور و صحنه اهمیت بسیاری دارد اما نمایش را با ساده ترین دکور و لباس های نامربوط نیز می شود بازی و معنای واقعی نمایشنامه را به بیننده منتقل کرد نمایش و معماری هنر آدمی را به مهمانی کشف می برد در هنر هم بیرونی است هم درونی هم شخصی است هم اجتماعی، ما را به دنیای آرمان ها می برد این کشف بزرگ ترین راهنما می شود از این رو در دنیای نمایش ما را برای جذب تماشاگر باید او را به مکاشفه ببریم هر چه بتوانیم بی زرق و برق تر باشیم هر چه بی چیز تر باشیم می توانیم بی واسطه تر با تماشاگر روبرو شویم و در نتیجه او را به مکاشفه ای شدنی دعوت کنیم. نمایش کوششی است برای با آفرینی یک داستان که وضعیتی ست انسانی، وضعیتی واقع یا ممکن برای انسان به منظور انتقال همه جانبه آن وضعیت به همین دلیل هنرهای نمایشی همچون هر هنر دیگری در برابر زوال تجربه ها و فراموشی که جبر زمان ایجاب می کند مقاومت کرده و تجربه ها را در خود حفظ می کند و انتقال می دهد؛ معماری تابعی از عملکرد آن مسائل مربوط به عملکرد فضاها و نبازهای فضایی و مساحتهای مورد نیاز بناها در حوزه هندسه اقلیدسی ساخته می شوند اما فضایی که تجربه می کنیم از قوانین هندسی در می گذرد معماری با وارد کردن مفاهیم هستی شناسانه به فضای اقلیدسی فاقد معنا، آن را برای زیست بشر سامان می دهد. حالت فضا به ساختار رویا و ناخودآگاه می ماند که خارج از محدوده فضا و زمان فیزیکی شکل می گیرند. حالت فضا همواره ترکیبی است از فضای عینی و فضای عینی و فضای ذهنی؛ واقعیت و انعکاس ذهنی آن در تجربه فضا خاطرات و رویاها، ترس ها و خواسته ها، ارزش ها و مفاهیم همه با ادراکی که از واقعیت می آید پیوند می خورند. فضای تجربه شده فضایی است که به شکلی جدا نشدنی با موقعیت زندگی فرد تلفیق می شود(خوش بخت، 1388)  

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

استارت فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید