پاورپوینت کارآفرینی در نظریه های اقتصادی (pptx) 22 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 22 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
کارآفرینی در نظریه های اقتصادی
نظریه های اقتصادی با دو سؤال اساسی راجع به جامعه روبرو هستند. اول اینکه چگونه یک جامعه ثروت جدید را ایجاد میکند و دوم اینکه چگونه یک جامعه ثروت را میان اعضای خود توزیع می نماید.
دراین میان کارآفرینی یکی از سازوکارهایی است که ایجاد و توزیع ثروت را تضمین می کند.
ریچارد کانتیلون، در سال 1775 واژة کارآفرین را به ادبیات اقتصادی معرفی نمود.
مکتب سوداگرایان
گروهی از اقتصاددانان قرن 15تا18 میلادی ،
هر جامعه ای که در جمع آوری و اندوختن طلا و نقره موفق تر عمل نماید، جامعة ثروتمندتری تلقی می گردد.
تجارت خارجی را اصولی ترین و مؤثرترین حرفه در جمع آوری طلا و نقره می دانستند.
توماس مان : - گنج اندوزی انگلیس از تجارت خارجی- مقررات تجارت خارجی باید باعث شود صادرات بر واردات مازاد داشته باشد تا به این وسیله جریان دائمی ورود طلا ونقره تضمين شود.
مکتب کلاسیک:
آدام اسمیت در کتاب ” ثروت ملل“ اعلام کرد که سرچشمه حقیقی ثروت هر ملتی، کار سالانه او است.
در واقع او سرمایه دار را به عنوان بک مدیر مالک که منابع اولیه
( زمین، کار، سرمایه ) را در یک مجموعة صنعتی ترکیب می نماید، می نگریست.
در اثر اشاعه افکار مکتب کلاسیک، سرمایه داری آزاد بعنوان یک نظام اقتصادی به جهان ارائه شد.
در این نظام فرد در هسته مرکزی فعالیت های اقتصادی قرار داشته و هدف اصلی اوبه حداکثر رساندن منافع و رضایت خویش است.
فیزیوکرات ها- طبیعیون-
منشأ ایجاد ثروت را زمین می دانستند، بنابراین فعالیت کشاورزی را ارجح به شمار می آوردند و عامل اصلی ایجاد ثروت را زراعت می دانستند.
مارکس ، بنیانگذار مکتب مارکسیسم
نظام سرمایه داری را از دید جامعه شناسی تعریف نمود و سپس عملکرد آن را با دید اقتصادی تحلیل کرد.
در نظام سرمایه داری، دو طبقه اجتماعی سرمایه دار و کارگر(بورژوا و پرولتاریا) وجود دارند که وظیفه اصلی این نظام، صنعتی کردن جامعه است که به نوبه خود مسائل متعدد اقتصادی و اخلاقی را به وجود آورده است.
ریچارد کانتیلون
معتقد بود که زمین منبع کل ثروت است و سه نوع عامل اقتصادی را مشخص کرد:
1- زمین دارانی که از لحاظ مالی مستقل هستند.
2- کارآفرینانی که با مخاطره خود و به منظور کسب سود به مبادلات در بازار اشتغال دارند.
3- افراد اجیر شده ای که به منظور به دست آوردن درآمد ثابت درخدمت دو گروه فوق قرار دارند.
جان باتیست سی
هنگام ارائه نظریه کارآفرینی خود ، سه عامل تولید را مد نظر داشت :
1- زمین و عوامل طبیعی دیگر که در آن سهم دارند.
2- سرمایه
3- صنعت بشری
”سی“ استدلال کرد که درکشاورزی ، تولید یا صنعت، باید عاملی وجود داشته باشد که منابع ضروری را دراختیار گرفته و فرآیند تولید را سازماندهی و هماهنگ کند و برآن نظارت و برای آن تصمیم گیری نماید و اینها از جمله وظایفی هستند که کارآفرین انجام می دهد.
به عبارت دیگر، کارآفرین پس از مشاهده یک فرصت اقتصادی باید تقاضا را تخمین زده و سپس آن را تأمین کند.
مکتب نئوکلاسیک ها و نهائیون
مدل آنها نشان میدهدکه ساز و کارهای بازار به توزیع یکسان درآمد در میان عرضه کنندگان، خریداران، مالکان و کارگران منجر می شود؛
عرضه کنندگان به منظور تامین تقاضای جدید و بدست آورن سود بیشتر تولید را افزایش دهند، افزایش تقاضا به افزایش عملیات تولید محصول منجر می شود. چنانچه میزان درآمد و سود عرضه کنندگان افزایش یابد، آنها کارگران بیشتری را به کارمی گیرند که به موجب آن سطح اشتغال عمومی و میزان کلی دستمزد پرداختی افزایش می یابد. کارگران دستمزدهای افزایش یافتة خود را خرج می کنند و صاحبان شرکت ها نیز سودهای افزایش یافتة خود را به مصرف می رسانند. نتیجه این است که افزایش فروش محصول سبب افزایش درآمد عرضه کنندگان و کارگران می شود. بنابراین، سطح کلی فعالیت اقتصادی به دلیل افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات که افزایش مخارج کارگران و عرضه کنندگان را به دنبال دارد، بالا می رود.
بسیاری از اقتصاددانان، بزرگترین ضعف نظریه نئوکلاسیک را فقدان ساز و کارهای خاص برای ایجاد تقاضای جدید می دانند.