پاورپوینت نقش زنان در جامعه (pptx) 18 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 18 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
1
نقش زنان در جامعه
زنان و شبکه اجتماعی
نقش خانه داري زنان
نقش مادری
نقش تيمارداری
نقش همسري
نقش عروس در خانواده خود و همسر
نقش كارمندي
تحول در هویت زنانه
نقش دوگانه زن
دوگانگی شغلی
زوجین
فهرست مطالب:
نام الیزابت بات با نام نظریه شبکه همراه است، شبکه روابط اجتماعی از نظریات مطرحشده در حوزه نقشهای خانگی است، نظریهای که در کتاب او به نام «خانواده و شبکهی اجتماعی» تکمیل شده، الیزابت بات در سال 1965 با مطالعه 20 خانواده با شیوه مصاحبه کیفی مطرحشده است و نتایج تحقیق خود را در زمینۀ تبیین نقشهای زناشویی چنین بیان کرده است، که روابط اجتماعی خارجی همه خانوادههابیش از آنکه شکل یک گروه سازمانیافته افراد تشکیلدهنده، گروه اجتماعی گستردهتری را به وجود میآورند که هدفهای مشترک و نقشهای متقابلا وابسته دارند، به علاوه از نوع خوردهفرهنگ متمایز و مشخص برخوردارند، اما از طرف دیگر شبکه را داریم که در شکلگیری آن فقط بعضی از افراد تشکیلدهندۀ آن و نه همه آنها دارای روابط اجتماعی با یکدیگر هستند، با اینکه همه خانوادههای مورد بررسی بیش از آنکه متعلق به گروه باشند تعلق به شبکهها داشتند و تنوع قابل ملاحظهای در متصلبودن
است
زنان و شبکه اجتماعی
بات اظهار میدارد ارتباط ایشان(زن و شوهر) با شبکههای خویشاوندان، دوستان و همسایگان نزدیکتر متراکمتر باشند، رابطه زن و شوهر به عنوان زوج زناشویی تفکیکشده بوده و بیشتر تابع سلسله مراتب است، عکس قضیه نیز مصداق دارد: هرچه شبکهها کم تراکمتر باشند، نقشهای مردانه و زنانه کمتر نشانگر جدایی و تفکیک
هستند
الیزابت بات که نام او با نظریه شبکه همراه است درجه تفکیک نقشهای زن و شوهر را با میزان تراکم شبکهای همبسته میداند که زوجین بیرون از خانه برای خود حفظ میکنند. هرچه ارتباط ایشان با شبکههای خویشاوندان، دوستان و همسایگان نزدیکتر و هر چه این شبکهها متراکمتر باشند، رابطه زن و شوهر کم تراکم باشد، نقشهای مردانه و زنانه کمتر نشانگر جدایی و تفکیک هستند
زنان و شبکه اجتماعی
آندره ميشل با مطالعات خود در كشورهاي مختلف نتيجه ميگيرد كه «حتي اگر زن در بيرون از خانه كار كند، سنگينترين وظايف مربوط به خانه را بر دوش دارد و شوهرش در كار خانه به او ياري نميرساند. تعدد وظايف، تنها مسئله زنان امروز نيست، بلكه از ديد زنان شاغل، پديده خاص عصر حاضر، تنوع و تعارض اين وظايف است
.
آبوت نيز با تأكيد بر نوع تقسيمكار جنسي در خانواده معتقد است كه بخشي از بيعدالتي در زناني ديده ميشود كه علاوه بر اشتغال در بيرون خانه، همچنان خانهداري، آشپزي و بچهداري را بر عهده دارند و بخش ديگر، بدين علت بيعدالتي شمرده ميشود كه كارهاي خانگي زنان، نسبت به كار همراه با مزد مردان، به مراتب نيازمند ساعات كار بيشتري است
.
نقش خانه داري
زنان
فمنيستها اغلب اين نكته را خاطر نشان ميكنند كه به طور كلي مسئوليت كارهاي ضروري و تكراري كه بايد به طور منظم انجام شود با زنان است، درحاليكه مردان كارهايي را انجام ميدهند كه به خلاقيت نياز دارد و ميتوان سر فرصت به آن پرداخت. اين تقسيمكار، اغلب وابسته به نگرشي است كه استعدادها و قابليتهاي طبيعي زن و مرد را تعيين ميكنند. براي نمونه ميگويند زنان به طور طبيعي ميتوانند بهخوبي از عهده كارهايي مثل نظافت، خياطي، ظرفشويي، خريد روزانه، شستوشو، بچهداري و آشپزي برآيند، درحاليكه اين توانايي در مردان وجود ندارد. مارتين و رابرتز نيز عنوان ميكنند كه زنان، اغلب مشاغلي اختيار ميكنند كه با وظايف خانوادگيشان متناسب باشد تا بتوانند همچنان بار كارهاي خانگي را به دوش
كشند.
نقش خانه داري
زنان
زنان را به لحاظ نقش مادريشان، پرستاران طبيعي به شمار ميآورند. افزون بر اين، فرصتهاي شغلي زنان محدود است، چون كارفرماها معتقدند مادر بودن در زندگي زنان اساسيتر از آينده شغلي است
. به
عقيده آبوت و سپسفورد، چيزي كه زنان را در قلمرو خانگي محصور ميكند يا دستكم رقابت با مردان را در بازار كار و سازمانهاي سياسي براي زنان، بهويژه زنان متأهل دشوار ميسازد، تأثير متقابل ايدئولوژيهاي موجود درباره مادري و نقش زنان است
. بلاد
نيز در زمينه مشكلات زنان درارتباط با فرزندداري معتقد است كه زنان براي اينكه بتوانند بيرون خانه كار كنند، ناچار بايد كودكان خود را به مادربزرگ يا خويشان ديگر بسپارند كه در جوامع امروزي به علت پراكندگي اقوام چنين امكاني ميسر نيست؛ در نتيجه فرزندان را در قبال پرداخت دستمزد به ديگران يا پرورشگاه ميسپارند يا در خانه ميگذارند كه در اين صورت كودكان، خودسر بار ميآيند
نقش
مادری
آبوت نيز به ترك بازار كار توسط زنان شاغلي اشاره ميكند كه كودكان خردسال دارند يا دوران بارداري و زايمان را سپري ميكنند. گرچه با تخصيص امكاناتي چند، ترك بازار توسط اين زنان روز به روز كمتر ميشود، اما به دليل مسئوليتهاي خانگي، همچنان شمار مادراني كه شغل تماموقت دائمي دارند بسيار اندك است
.
گرت بيان ميكند كه مادر شاغل را اغلب خودخواه و مهمتر از همه، بد ميدانند زيرا چنين تصور ميشود كه او نسبت به فرزند خود قصور و كوتاهي ميكند. كودكي كه مادر شاغل دارد، رهاشده انگاشته ميشود و ادعا ميشود كه غيبت مادر ممكن است بر ثبات شخصيت آينده او اثر منفي بگذارد. جنبه ديگر چنين رويكردي اين است كه مادر نميتواند به عنوان يك زن به رضايتي حقيقي دست يابد، مگر آنكه وقت خود را صرف مراقبت از كودكي كه خود به دنيا آورده، يعني فرزند تنياش كند
نقش
مادری
فينچ و گروز عقيده دارند هرچند افزايش مهدكودك، آسايشگاه، پرستار خانگي و مانند آن، تحمل بار گران تيمارداري خويشاوندان وابسته را براي زن آسانتر خواهد كرد ولي نه او را از حصار بسته خانگي آزاد ميكند، نه مسئوليتهاي خطير تيمارداري را از دوش او برخواهد داشت. آبوت نيز بهنجارسازي زندگي را براي كودك عقبمانده ذهني با از هنجار درآمدن مادر برابر ميداند. الزامهاي جسمي و رواني نقش تيمارداري با اين توقع درهم آميخته كه تيماردار در صورت نياز، تمامي شبانهروز را در طول هفته صرف اين كار كند. نيسل و بونرژيه با تحقيق بر روي 44 زوج كه نگهداري از خويشان سالمند را به عهده داشتند به اين نتيجه رسيدند كه «زنان، اعم از اين كه شاغل باشند يا نباشند به طور ميانگين، روزي دو تا سه ساعت براي مراقبتهاي ضروري خويشاوندان خود، وقت صرف
ميكنند.
نقش
تيمارداری