اقتصاد سیاسی جهانی (pptx) 21 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 21 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
اقتصاد سیاسی جهانی
مقدمه
ايده تضعيف جايگاه
«دولت / ملت»
توسط نيروهاي فراملي جهاني شدن اقتصادي اغلب در نوشتههاي مربوط به نظام بين المللي و اقتصاد جهاني منعكس شده است. بسياري از نويسندگان ادعا ميكنند كه
سازمانهاي بين المللي و بازيگران غير دولتي
جايگزين دولت - ملتها به عنوان
بازيگران برتر
نظام بين الملل ميشوند. آثاري كه اين ايده را تبليغ ميكنند اغلب عناوين تحريك كنندهاي مانند «عقب نشيني دولت» ، «پايان جغرافيا» و «پايان حاكميت» دارند.
افزايش گروههاي قومي و منطقهاي و تمايل آنها براي
كسب استقلال يا خودمختاري
بيشتر، در بسياري از كشورها، يكپارچگي دولتها را به شدت به چالش ميكشد.
در ابتداي قرن بيست و يكم،
دولت / ملت
تحت فشارهاي مهمي از دورن و بيرون قرار دارد و ترديدي نيست كه دگرگونيهاي مهمي در آن ايجاد شده است .
اما به نظر مي رسد جهاني شدن اقتصادي و نيروهاي اقتصادي فراملي در حال تضعيف و فرسايش حاكميت اقتصادي از ابعاد مختلف هستند، همچنين درباره ميزان جهاني شدن و پيامدهاي آن بر وضعيت دولت / ملت مبالغه شده است. اما خوب يا بد، جهان همچنان
دولت محور
است.
با اين وجودبايد توجه داشت كه كردها، فلسطينيها و ساير گروههاي قومي، خواهان تشكيل دولت- ملتهاي خاص خود از راه تقسيم دولت- ملتهاي موجود به واحدهاي كوچكتر هستند ولی اين اقدام آنها به معناي از بين رفتن دولت- ملت نيست.
هزاران سال است كه گسترش ايدهها، سبكهاي هنري و ديگر آثار هنري از جامعهاي به جامعه ديگر موجب بروز نگرانيهايي مشابه آنچه كه اكنون در خصوص جهاني شدن اقتصادي وجود دارد، ميشوند. با اين وجود بحث درباره جهاني شدن اقتصادي كه
محصول ادغام سريع جوامع ملي در عرصههاي اقتصادي و فناوري
در دهه پاياني قرن بيستم و به ويژه بعد از پايان جنگ سرد است، از اهميت به سزايي برخوردار بوده است. البته
«يكپارچگي اقتصاد جهاني»
محصول دگرگونيهاي مهمي در جريانهاي تجاري ، فعاليت شركتهاي چند مليتي و تحولات ماليه بين الملل بوده است.
جهاني شدن اقتصاد
با وجود اهميت روز افزون جهاني شدن اقتصادي، بر خلاف ادعاي برخي از پژوهشگران، ميزان يكپارچگي اقتصاد جهان بسيار نا موزون و محدود به برخي حوزههاي اقتصادي خاص بوده است. همانطور كه تعدادي از محققان اشاره كردهاند، دلايل زيادي وجود دارد كه نشان دهنده
كاهش سطح همگرايي جهان در شرايط فعلي
(در مقايسه با اواخر قرن نوزدهم) است.
اين
واقعيت
به ما گوشزد ميكند، هرچند
كه
روند رو به توسعه
فناوري
به عنوان علت
جهاني
شدن،
غير
قابل بازگشت به نظر ميرسد، اما سياستهاي
ملي
كه
مسئول
فرايند
جهاني
شدن
اقتصادي
هستند، برگشت
پذير
بوده و سوابق گذشته نشان ميدهد
كه
احتمال
چنين
برگشتي
در
آينده
نيز
وجود دارد.
از نظر اقتصاددانان مهمترين معيار سنجش همگرايي اقتصادي و وابستگي متقابل اقتصادهاي ملي به يكديگر
«قانون قيمتهاي يكسان»
است. اگر قيمت تمام شده كالاها و خدمات مشابه در اقتصادهاي مختلف تقريباً يكسان باشد، ميتوان گفت كه اين اقتصادها در هم ادغام شدهاند. با اين وجود
آمارها نشان ميدهند كه قيمت كالاهاي مشابه در نقاط مختلف جهان تفاوت قابل ملاحظهاي دارند.
با وجود افزايش تجارت در نيمه پاياني قرن گذشته، هنوز
«تجارت»
بخش كوچكي از اكثر اقتصادهاي ملي را تشكيل ميدهد. علاوه بر اين با وجود افزايش شمار كالاهاي قابل تجارت، تجارت
محدود به برخي از بخشهاي اقتصادي
است.
«امور مالي بين المللي»
تنهاحوزهاي است كه ميتوان ان را پديدهاي واقعاً جهاني ناميد. با اين وجود، حتي در مورد جهاني شدن امور مالي نيز بايد با احتياط سخن گفت. چرا كه ماليه
بين
الملل نيز محدود به سرمايه گذاريهاي كوتاه مدت و سودآور است.
يكي از مهمترين تفاوتها ميان روند جهاني شدن در اواخر قرن نوزدهم و جهاني شدن در ابتداي قرن بيست و يكم، كاهش قابل ملاحظه در روند
مهاجرت
است.
موانع مهاجرت نيروي كار اغلب ناشي از اتخاذ سياستهاي حمايتي ملي به منظور
حفظ رفاه اجتماعي شهروندان و بالا بردن سطح دستمزدهاي واقعي آنان
است. در واقع انديشه دولت رفاه مدرن، كه معتقد است منافع آن بايد تنها مخصوص شهروندان خودش باشد، مهمترين مانع «مهاجرت نيروي كار» به
شمارميايد.
.
برخي
از
نظريه
پردازان اصلاح طلب در
كشورهاي
صنعتي
با
تاكيد
بر اصول
اخلاقي
، معتقدند
كه
ثروت
ملي
بايد
ميان
كشورهاي
فقير
جهان
توزيع
شود،
حتي
اين
دسته از پژوهشگران
نيز
خواهان حذف موانع مهاجرت
بين
المللي
براي
ايجاد
امكان
مهاجرت
كارگران
فقير
به
كشورهاي
ثروتمند و
كاهش
سطح
نابرابري
بين
المللي
درآمدها،
نيستند
.
به نظر می رسد در مباحث مطرح درباره
جهاني
شدن، توجه
اندكي
به
نيروي
كار
و مهاجرت آنها به عنوان مهمترين عامل
توليد
شده است.
مرزهاي
ملي
همچنان مهمترين
ويژگي
اقتصاد
جهاني
براي
ميلياردها
نفر از شهروندان
كشورهاي
فقير
محسوب ميشوند.
.اما بعد
جهاني شدن اقتصاد
به موضوع اصلي مورد علاقه جامعهشناسان پژوهشگر پيرامون اين
فرايند
تبديل شده است.
اين جنبه دربردارنده جهاني شدن
توليد
و معاملات مالي
است.
توليد
جهاني و جابهجايي سرمايه اكنون از طريق اقدامات ش
ركتهاي چندمليتي
يكپارچه شده است. اين شركتها سردمداران جهاني شدن اقتصاد هستند ، كه براساس آن ،
توليد
شركت به كشوري كه شركت در آن تاسيس شده محدود نميشود بلكه نمايندگيهاي مختلف توليدي در كشورهاي مختلف به امر
توليد
ميپردازند.
.جهاني شدن اقتصاد باعث
كاهش كنترل دولت ملت به سياست اقتصادي
شده و دولت كينزي (
كينز
از متفكران امريكايي است كه پس از جنگ جهاني دوم سنت ليبرالي را رد
كرد
و اعتقاد داشت كه دولت بايستي در امور اقتصادي مداخله
كند
) پس از جنگ را به زوال كشانده است.
كانون اصلي بيم و اميدهاي مربوط به جهاني شدن اقتصاد،
شركتهاي چند مليتي
است.