صفحه محصول - حکومت غزنویان

حکومت غزنویان (pptx) 23 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 23 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

حکومت غزنویان غَزنويان: سلاطين غزنوى، سلسله شاهانى كه پس از انقراض حكومت سامانيان از منقرض گرديد. سال 351 هـ ق آغاز وبسال 555 بدست غوريان دوره اول حكومت غزنويان ـ در اواخر عهد سامانيان ب ر اثر 1- تسلط غلامان ترك نژاد در دستگاه دولتى 2- بروز اختلاف در ميان امرا ووزرا 3- صغر سن شاهان وضعف وعدم تدبير آنان 4- فشارهاى پياپى آل بويه بر خراسان زمام اداره ممالك وسيع از دست اولياى آن دولت بيرون رفت، چنانكه خراسان وماوراء النهر را مدتى دراز جنگ واختلاف وخونريزى ونفاق فرا گرفته، وحالتى پيش آمده بود كه در اين بيت فردوسى كه خود ناظر بر همين اوضاع بود خلاصه ميشود حكومت غزنويان بدو دوره تقسيم ميشود: زمانه سراسر پر از جنگ بود ب ه جويندگان بر جهان تنگ بود وقت امراى دولت سامانى از حدود سال 370 ب ه بعد ب ه سعايت وكشتن يكديگر وعصيان بر پادشاهان ميگذشت، واز آن جمله است وضعى كه بر اثر سعايت امرا ميان منصور بن نوح (350 ـ 366) والبتكين ازغلامان سامانيان كه ب ه مرتبه سپهسالارى خراسان رسيده بود پديد آمد، واو را ناگزير كرد كه با غلامان خود ودسته اى سپاه مجهز از خراسان بيرون رود، وحكومتى در خارج از قلمرو سلطنت سامانيان در شهر غزنه تشكيل دهد (351 هـ ق)، ليكن هنوز چندى از استقرار او در آن ديار نگذشته بود كه درگذشت، وجانشينان او تا حدود سال 366 كارى از پيش نبردند. در واز سال 384 هم ب ه درخواست منصور ابن نوح براى اطفاء طغيان آل سيمجور ، وفائق بر خراسان تاخت وآنرا تصرف كرد، وسپهسالارى آنرا با لقب سيف الدوله براى پسر خود محمود گرفت، ليكن ب ه پيروى از سيرت البتكين نسبت ب ه امراى سامانى حق ناشناسى نكرد، واطاعت ظاهرى خود را همچنان محفوظ داشت، وبعد از فوت او (387 هـ) محمود نيز كه در سپهسالارى خراسان باقى مانده بود همچنان در ظاهر نسبت به امراى آل سامان راه اطاعت مي سپرد تا در سال 389 هـ ب ه نحوى از اطاعت آنان بيرون آمد، ومقارن همين اوقات امراى آل افراسياب حكومت سامانى را در ماوراء النهر بر انداختند، ومحمود رسماً خراسان وخوارزم را بر متصرفات خود افزود. محمود از پادشاهان بزرگ ايران ويكى از فاتحان مشهور تاريخ اسلامى واز مردانى است كه در تاريخ ايران واسلام مقام بسيار بزرگى را حائز شده است. او بعد از آنكه برادر خود اسماعيل (387 ـ 388) را كه ب ه وصيت پدر جانشين او بود از امارت معزول كرد همه متصرفات غزنويان را در دست گرفت وبر اثر شجاعت وتدبير ب ه فتوحات پى در پى در ايران وهند توفيق يافت، چنانكه در سال 421 كه سال فوت او بود از حدود رى واصفهان تا خوارزم وولايت گجرات وسواحل عمان در هندوستان در تصرف او بود. او نخستين كسى است كه از ميان پادشاهان عنوان سلطنت بر وى نهاده شد، محمود مردى جنگجو ومدبر وبا سياست ودر همان حال متعصب وسختگير وعلاقمند ب ه جمع مال بود . بعد از او پسرش محمد چند ماهى حكومت كرد، ولى مسعود كه هنگام فوت پدر در عراق بود ب ه خراسان لشكر كشيد، وسران سپاه غزنوى محمد را اسير كردند، وبر مسعود بجاى پدر سلام گفتند، واو تا سال 432 سلطنت ميراند، واگر چه مردى شجاع بود ولى شرابخوارگى وعياشى وسوء تدبير سلطنت او را از ميان برد ومايه غلبه آل سلجوق بر ايران شد، ودوره اول غزنوى با شكست او از سلجوقيان در نزديك حصار دندانقان مرو (431)، وقتل او بدست غلامانش هنگام فرار از غزنين (432) ب ه پايان رسيد. دربار غزنويان در اين دوره مشحون بود بوجود شاعران بزرگ، زيرا دوره آنان از وجود كسانى برخوردار بود كه در اواخر عهد سامانى تربيت شده ودرآغاز قرن پنجم شهرت يافته بودند مانند: فردوسى، عنصرى، فرخى وجز آنان . دوره دوم حكومت غزنويان ـ بعد از آخرين شكست سپاهيان غزنوى بسال 431 نزديك حصار دندانقان مرو كه سخت ترين انهزام غزنويان از سلجوقيان بود، سلطان مسعود غزنوى ب ه سرعت ب ه جانب غزنين عقب رفت، وب ه قول خود او كه مي گفت: «ب ه مرو گرفتيم وهم ب ه مرو از دست برفت» بعد از اين شكست خراسان وخوارزم وگرگان ورى واصفهان از چنگ غزنويان برفت. سلطان مسعود هنگام عقب نشينى ب ه غزنين نامه اى ب ه ارسلان خان از ايلك خانيه ماوراءالنهر نوشت واز او مدد خواست، وبعد از رسيدن ب ه غزنين نيز باردگير اين خواهش را تكرار كرد ليكن اثرى از ياورى خان مشهود نشد . وتكرار وقايع ناگوار مسعود را روز بروز نوميدتر ميكرد تا سرانجام راه هندوستان پيش گرفت، وبنه واثقال وخزاين وكسان وبستگان را از غزنين بيرون برد، وفرزند خود امير مودود را امارت بلخ داد، وبا خواجه احمد ابن محمد بن عبدالصمد وزير بدان سوى فرستاد. بعد از حركت از غزنين هنگامى كه مسعود وسپاهيانش ب ه نزديك رباط ماريكله رسيدند غلامان ولشكريان برخزاين سلطان زدند، وآنرا غارت كردند، وامير محمد را كه همراه سلطان آورده بودند بامارت برداشتند، ومسعود را كه در رباط ماريكله حصارى شد اسير كردند، وب ه قلعه كسرى بردند، ودر تاريخ يازدهم جمادى الاولى سال 432 بكشتند. امير مودود بعد از آگهى از واقعه مسعود به غزنين تاخت وكار بساخت، وبا محمد وفرزندان ولشكريان عاصى جنگيد، وهمه مخالفان پدر را از ميان برد. دوره دوم حكومت غزنوى ب ه دينگونه آغاز شد، واز 432 تا 582 يا 583 يعنى يكصد وپنجاه سال ادامه يافت. در اين دوره از مودود تا تاج الدوله خسرو ملك سيزده پادشاه بر جاى محمود غزنوى تكيه زدند، كه در ميان آنان طغرل كافر نعمت (غاصب) يكى از غلامان غزنوى نيز بود، كه عزالدوله عبدالرشيد پادشاه غزنوى را در سال 440 ب ه قتل آورد، وتا 444 ب ه غصب حكومت راند. از دوره سلطنت مودود تا عهد پادشاهى ابراهيم بن مسعود مدتى ميان سلجوقيان وغزنويان جنگ وستيز ادامه داشت تا سلطان ابراهيم وملك شاه صلح كردند بر اينكه هيچيك از جانبين قصد مملكت ديگرى نكند.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

استارت فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید